آزمون دبیرستان یکتا ـ 11 انسانی ـ درس 5 به صورت دیجی فرم

نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *

تایید

عیّن المفرد لکلمة (ریاح) و الجمع لکلمة (مَعصیة)

رائحَة/ معاصی

ریح / معاصی

رائحة/ عِصیان

ریح / عِصیان

تایید

تَرجِم الکلمات الْمُعَیَّنَةَ: (دقیقاً طبق قواعد درس ترجمه شود)

أ) سافَرْتُ إِلَی قَریَةٍ شاهَدْتُ صورَتَها أَيّامَ صِغَري

ب) شاهَدْنا سِنجاباً یَقْفِزُ مِن شَجَرَةٍ إِلَی شَجَرَةٍ

می‌بینم/ می‌پرد

دیدم/ پرید

دیده بودم/ می‌پرید

دیده بودم/ پریده بود

تایید

عیّن ما «لَیسَ» فیه الجملة الوصفیة:

اُفَتِّشُ عَنْ مُعجَمٍ یُساعِدُنی فی النُّصوص

اللّهُمَّ إنّـی أَعوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لا تَشْبَعُ

ما أَجْمَلَ کَلامَ النَّبیِّ: لا تَنْظُروا إِلَی کَثْرَةِ صَلاتِهِم وَ صَومِهِم

عَصَفَتْ ریاحٌ شَدیدَةٌ خَرَّبَتْ بَیتاً جَنبَ شاطِئِ الْبَحرِ

تایید

عَیِّنْ الْجَوابَ الصَّحیحَ لِلسُّؤالِ: سؤال: هَلْ تُبَدِّلُ لي بِطاقَةَ الشَّحنِ؟

کانَت بطاقة الشحن غالیة

اشتریت البطاقة مِن متجر صدیقی

نَعَمْ، لِأَنَّهُ فی الْبِطاقَةِ إِشکالٌ.

أَنتِ عَلَی الْحَقِّ

تایید

عین المحل الاعرابی «الخطأ»: الشابُّ یَسْبَحُ في الْبَحْرِ یومَ الجمعة و یتَظاهَرَ بِالْغَرَقِ، فیسْرِعُ الأَصْحابُ لِیُنقِذوهُ. هو ضَحِکَ و کَرَّرَ العَمَلَ ثلاث مرّاتٍ

عَمَل: مفعول/ هو: مبتدا

الشابّ: فاعل / الغرق: مجرور بحرف جر

اصحاب: فاعل/ ضمیر «هُ»: مفعول

یسبحُ: خبر/ الجمعة: مضاف‌الیه

تایید

عیّن المتضاد لکلمة (صِدْق) و المترادف لکلمة (نَجدة)

کِذْب / نَصْر

تَکذیب / جَدَّ

کاذِب / مُساعدة

کَذّاب / وَجَدَ

تایید

کَمِّلِ التَّرجَمَةَ في الْفارسیَّةِ:

الف. یُحْکَی أَنَّ رَجُلاً کانَ کَثیرَ الأخطاء: ........... که مردی بسیار اشتباه‌کار بود.

ب. تظاهَرَ بِالْغَرَقِ و نادَی أَصْحابَهُ: النَّجْدَةَ: به غرق شدن وانمود کرد و یارانش را صدا زد: ..................

نقل شده / بشتابید

حکایت می‌شود/ کمک

نقل می‌شود/ ساحل

گفته شده است / یافتم

تایید

عَیِّنْ الْمَطلوبَ مِنْکَ في کُلِّ عِبارَةٍ:

الف) قَرَّرَ أَربَعَةُ طُلّابٍ أَن یَغیبوا عَنِ الاِمْتِحانِ یوم الخمیس الماضي (اسم الفاعل )

ب) یَبلُغُ الصّادِقُ بِصِدْقِهِ ما لا یَبلُغُهُ الْکَذَّابُ بِاحْتیالِهِ. (اسم مبالغه )

الف) اربعة/ ب) الصادق

الف) الماضی / ب) صدقهِ

الف) الخمیس / ب) احتیال

الف) طُلّاب / ب) الکذّاب

تایید

عَیِّن الجُملَةَ الصَّحیحَةَ و غَیرَ الصَّحیحَةِ حَسَبَ الْحَقیقَةِ وَ الْواقِعِ:

الف) عَلَی حَسَبِ کَلامِ النَّبي، عَلَیْنا أنْ نَنْظُرَ إِلَی صِدقِ الْحَدیثِ.

ب) عَلَی النّاسِ أَنْ لا یَلْتَزِموا بِالْعَهْدِ.

درست / درست

درست / نادرست

نادرست / نادرست

نادرست / درست

تایید

تَرْجِمِ الْکلمة الْمُعَیَّنَةَ: ما أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیئاً إِلّا ظَهَرَ في فَلَتاتِ لِسانِهِ و صَفَحاتِ وَجْهِهِ (ما اضمرَ/ فَلَتات)

آنچه پنهان کرد/ بیابان‌ها

مخفی نمی‌کند/ لغزش

چیزی که مخفی نمود/ بیابان

پنهان نکرد/ لغزش‌ها

تایید

اِنْتَخِبِ الکلمةَ الغَریبَةَ :

الف. صَلاة/ خَدّ/ صیام/ صَوْم

ب. الثعلب/ الکلب/ المَرَح/ الحِمار

صَلاة/ الثعلب

صَوْم / الحِمار

خَدّ/ المرح

صیام/ الکلب

تایید

عین الترجمة الصحیحة: نَدِمَ عَلَی أَعمالِهِ السَّیِّئَةِ وَ حاوَلَ أَنْ یُصْلِحَها.

کارهای بدش او را به پشیمانی واداشت و تلاش نمود آنها را اصلاح نماید

از کارهای بد پشیمان گشت و تلاش کرد آنها را درست کند

به خاطر کار بدش پشیمان شد و برای اصلاح آن بسیار تلاش کرد

از کارهای بدش پشیمان شد و تلاش کرد که آنها را اصلاح کند

تایید

عین الترجمة الصحیحة: لا تَسْتَشِرِ الْکَذّابَ فَإنَّهُ کَالسَّرابِ یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعیدَ وَ یُـبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَریبَ

با دروغگو مشورت نکن چون او مانند سراب است، دور را بر تو نزدیک می‌سازد و نزدیک را بر تو دور می‌سازد

مشورت با دروغگو چون مانند سراب است، دور را بر تو نزدیک می‌گرداند و نزدیک را دور می‌سازد.

دروغگو چون سراب دور را نزدیک و نزدیک را بر تو دور می‌گرداند پس با او مشورت نمی‌کنی

با دروغزن مشورت نمی‌کنی زیرا چون سراب باعث دور ساختن نزدیک و نزدیک گردانیدن دور بر تو می‌شود

تایید

عین الترجمة الصحیحة: لا یَسْتَطیعُ الْکَذّابُ أَنْ یُخْفِيَ کِذْبَهُ أَوْ یُنْکِرَهُ.

دروغزن نتوانست دروغ را مخفی کند یا آن را بروز دهد

دروغزن قادر به پنهان نمودن یا انکار کردن دروغش نبود

در توان دروغگو نیست که دروغش را پنهان یا انکار کند

دروغگو نمی‌تواند دروغش را پنهان کند یا آن را انکار نماید

تایید

عین الترجمة الصحیحة: ظَنّوا أَنَّهُ یَکْذِبُ مِنْ جَدیدٍ، فَلَمْ یَلْتَفِتوا إِلَیْهِ

به گمان آنها او دوباره داشت دروغ می‌گفت بنابراین به وی اهمیت ندادند

آنها به گمان خودشان او را دروغگو پنداشتند و به طرف او نگاه نکردند

آنها گمان می‌کنند که او از نو دروغ می‌گوید بنابراین به وی توجه نمی‌کنند

آنها گمان کردند که دوباره دروغ می‌گوید پس به او توجه نکردند

تایید

ضَعْ في الفَراغِ کَلِمَةً مُناسِبةً : السَّرابِ/ مُعْجَمٍ/ رَصیدَ / طنّان/ شمال

الف) تَسْتَطیعینَ أَنْ تَشْحَني ....... جَوّالِکِ عَبْرَ الْإِنتِرنِت.

ب) اُفَتِّشُ عَنْ ........ یُساعِدُني في فَهمِ النُّصوصِ.

طنّان/ شِمال

السراب/ رصید

رصید/ معجم

معجم/ السراب

تایید

عین الترجمة الصحیحة: کذْبي کادَ یَقْتُلُني، فَلَنْ أَکْذِبَ بَعْدَ الْیَومِ أَبَداً

دروغ نزدیک بود مرا به کشتن بدهد از امروز به بعد دیگر دروغ نمی‌گویم

دروغگویی نزدیک بود من را به کشتن بدهد از امروز دروغ نمی‌گویم

دروغ نزدیک بود مرا بکشد، بعد از امروز، دروغ نخواهم گفت

دروغم نزدیک بود مرا بکشد، از امروز به بعد هرگز دروغ نخواهم گفت

تایید

کَم فعلاً مضارعاً في العبارة: یعاهد الطّلّابُ أُستاذَهُم عَلَی أَن لا یَکْذِبوا وَ یقولونَ لَهُ نادِمینَ: تَعَلَّمْنا دَرساً لَن نَنْساهُ أَبَداً

(مضارع از نظر شکل، نه از لحاظ معنی)

ثلاث

واحد

اثنان

اربعة

تایید

عَیِّن غَیرَ الْمُناسِبِ في مَفهومِ العِبارَةِ: «اَلْکِذْبُ مِفتاحٌ لِکُلِّ شَرٍّ».

دروغ، شیوۀ طبع یگانۀ ما نیست / شَرَر فِشانی، کار زبانۀ ما نیست

دروغ و کَژ مگو از هیچ راهی / که نَبوَد زین بَتَر هرگز گناهی

یک نقطۀ دروغ نرانده است بر ورق / در دودمان خامه او نیست خال عار

حیف است اگر چه کذب رود بر زبان تو / از وعدهٔ دروغ، دلی شاد کن مرا

تایید

عین الترجمة الصحیحة: تَستَطِیعینَ أَنْ تَشحَني رَصیدَ جَوّالِکِ عَبْـرَ الْإِنتِرنِت

می‌توان از طریق اینترنت موبایل را شارژ کرد

شارژ اعتبار موبایل از طریق اینترنت امکان پذیر است

می‌توانی شارژ موبایلت رو از طریق اینترنت شارژ کنی

شارژ موبایلت را توانستی از طریق اینترنت شارژ کنی

تایید