آزمون امتحان مستمر عربی 2(دو) به صورت دیجی فرم

امتحان مستمر عربی2

استفاده از اپلیکیشن ها و پیامرسان ها، پاسخ به تماس ها و استفاده از کلید های پایین موبایل مجاز نیست

زمان تکمیل این آزمون 30 دقیقه میباشد

پس از پاسخ به هر سوال، امکان بازگشت و ویرایش پاسخ وجود ندارد

در هنگام شروع آزمون دوربین فعال میشود

مرحله بعد

نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *

تایید

ايّ عبارة فیها اسم نکرة. (0.5 نمره)

الکذّابُ یقربُ علیک البعیدَ.

رایتُ علیّاً و هو یذهبُ الی المدرسة

یضرب الله الأمثال.

علّمنی خُلُـقاً یجمع لی خیر الدنیا و الآخرة.

تایید

عین الصحیح عن الکلمات.

مُحَرَّم، مطاعِم، خلّاق، حُسنٰی

(0.5 نمره)

اسم المفعول، اسم المکان، اسم المبالغة، اسم التفضیل

اسم الفاعل، اسم المفعول، اسم التفضیل، اسم المکان

اسم الفاعل، اسم المکان، اسم المبالغة، اسم التفضیل

اسم المفعول، اسم الفاعل، اسم المفعول، اسم المبالغة

تایید

عین الخطأ في الترحمة. (0.5 نمره)

وزّعوا الهدایا بیننا و بینهم بالتّساوی. هدیه ها را به صورت مساوی میان ما و آنها تقسیم کنید.

تعلّمتُ درساً فی الثّانویّة، لن أنساهُ ابداً. در دبیرستان درسی یاد گرفتم که هیچگاه فراموش نمی کنم

قرّرَ الأبُ لیجعلَ فی السیّارة إطاراً إحتیاطیّاً. پدر تصمیم گرفت تا در ماشین چرخ یدکی قرار دهد.

أجلَّ الأستاذُ سفرتَهم العلمیّة شهراً واحداً. استاد سفر علمی شان را یک ماه به تاخیر انداخت.

تایید

عین الصحیح للکلمة التي بین القوسین.

(تبیّنَ) أنّ الرجل الذي تصادم بسیّارة کان قد نام عند قیادة السیارة.

(0.5 نمره)

مشخص شد

دیده شد

بیان کرد

فهمیدی

تایید

عين الترجمة الصحيحة لهذه العبارة.

لاتُوجَدُ سيارةٌ تنقُلُنا إلى الجامعة.

(0.5 نمره)

خودرویی ندارد که ما را تا دانشگاه ببرد

خودرویی نداری که ما را به دانشگاه ببری؟

خودرویی نیست که ما را به دانشکده برساند.

خودرویی پیدا نمی شود که ما را به دانشگاه ببرد.

تایید

عین الصحیح.

فاصبِرْ حتی یحکمَ الله بیننا.

(0.5 نمره)

پس صبر پیشه کن تا خداوند میان ما داوری کند

پس اگر صبر پیشه کنی خدتوند میان آنها داوری می کند

پس صبر نخواهی کرد زیرا خداوند داوری می کند

پس صبر باید پیشه کرد تا خداوند میان آنها داوری کند

تایید

أكمل الفراغ بالكلمة المناسبة لإيجاد الجملة الوصفية.

هؤلاء......... يدرسنَ في جامعة طهران في فرع اللغة العربية.

(0.5 نمره)

طلابٌ

طالباتٌ

الطلابُ

الطالباتُ

تایید

عین محل الإعرابي للکلمات التي بین القوسین.

نجحتْ ( خطّةُ ) الطلابِ (لِتأجیلِ)(الإمتحانِ).

(0.5 نمره)

الصفة، المجرور بحرف الجر، المضاف إلیه

المضاف إلیه، الفاعل، المجرور بحرف الجر

الفاعل، المضاف إلیه، الصفة

الفاعل، المجرور بحرف جر، المضاف إلیه

تایید

عین مضارعاً یمکن أن یعادل الماضي الإستمراري في الفارسیة. (فعل مضارعی که میتواند بصورت ماضی استمراری ترجمه شود) (0.5 نمره)

العاقلُ یستشیرُ الصادق فی أموره حتی یقربه من الحقائق.

بعضنا یحدّث بکل ما یسمع به، و هذا عمل غیر صحیح.

شاهدتُ طیوراً فی طریقِ السّفر یعجبُنی جمالها.

سَنَجِدُ برنامجاً لکَ یُعینکَ فی دروسک کلها.

تایید

عین اسم المعرفة. (0.5 نمره)

مؤمنون

ولداً

مثلٌ

بغداد

تایید

عين العبارة التي فيها جملة وصفية. (0.5 نمره)

اللهمَّ إنّی أعوذُ بکَ من نفسٍ لاتشبعُ.

قبرُ کوروش یجذبُ سیّاحاً من دول العالَم

أبحثُ عن نصٍّ حول اهمیةِ زراعة الأشجار.

الذی یتکلّمُ فی ما لا یعلمُ یقعُ فی خطأ.

تایید

عین العبارة ماجاء فيها اسم المكان. (0.5 نمره)

لأدخل مَتجرَ صدیقتی و أسألَ اسعار السراویل.

السائحُ ذهب الى أکبر مکتبة فی خوزستان.

العمالُ یذهبونَ الى المصانع لیعملوا بدقّة.

الکذبُ مفتاحُ لکلِّ شر.

تایید

عین الصحیح للکلمة التي بین القوسین.

سافرتُ إلی قریةٍ شاهدتُ صورتها (الجمیلة) أیام صغري.

(0.5 نمره)

صفت

خبر

فاعل

مفعول

تایید

عين الصحيح للكلمة التي بين القوسين.

(عاهدَ) الأولاد والديهم أن لا يكذبوا عليهما.

(0.5 نمره)

عمل کردند

درخواست کردند

به عهده گرفتند

قول دادند

تایید

عین الترجمة الصحیحة.

لاتغترّوا بصلاتهم الکثیرة.

(0.5 نمره)

فریب نماز زیادشان را نخورید

نمازشان زیاد است، فریب نخورید

نمازشان زیاد است، نباید فریب بخورید

نباید فریب نماز زیادشان را بخورند.

تایید

عين العبارة التي لايوجد فيها الفعل المستقبل في المعنى. (0.5 نمره)

الکفّارُ لن یفهموا کلامَ الحقِ فی حیاتهم.

سَترضىٰ أمّی أنْ أذهبَ إلى السفرِ.

نحنُ سوف نتلُوا آیات القرآن لیهدینا الله.

التّجارُ سافَروا الى بلاد مختلفة للتجارة.

تایید

عین الخطأ في ترجمة الأفعال التي بین القوسین. (0.5 نمره)

أکلُ التّفاحِ قبلَ النّوم (یضمنُ ) لکَ سلامة أسنانک. « ضمانت کند»

إنّ الشیّطانَ هو عدوّ الإنسانِ و ( ماسَجَدَ) له.« سجده نکرد»

إکتشفَ الإنسانُ النارَ فاستطاعَ ( أنْ یطبخَ )طعامه. « که بپزد»

(لن یوافقوا ) اللاعبون أن یؤجلّوا مسابقةَ کرةِ السلة للإسبوعِ القادم. « موافقت نخواهند کرد »

تایید

عین الخطأ في المترادفات و المتضادات. (0.5 نمره)

نَدَبَ = نـَدمَ

السّهولة# الصعوبة

إختبرَ = جرّبَ

ینجح # یفشل

تایید

عین الصحیح.

شاهدتُ فلاحةً في المزرعة ( جَمَعَتْ) جمیعَ المحاصیلِ بنفسها.

(0.5 نمره)

که جمع کند

جمع می کرد

جمع شده بود

جمع کرده بود

تایید

عین الکلمة الغریبة في المعنی (0.5 نمره)

فریق

مباراة

مَرمَــیٰ

مُلَوَّث

تایید