اشعار زیر را بخوانید و قلمرو ادبی و فکری آن را بررسی کنید.
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم و که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
آن نه خال است و زنخدان و سر زلف پریشان
که دل اهل نظر برد و سری است خدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه شهل است تحمل نکنم بار جدایی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه ی مایی
سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد
که بدانست که در بند تو خوش تر ز رهایی