مسابقه کتابخوانی - نگرانی های قلمبه ای به صورت دیجی فرم

نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *

تایید

کد ملی خود را وارد نمایید *

تایید

نام مدرسه خود را وارد نمایید *

تایید

1- پسر بچه داستان ما (جک)عاشق چه سازی بود؟

سنتور

پیانو

گیتار

ترومپت

تایید

2- جک هفته ها منتظر بود تا...........کنسرتش را اجرا کند.

دومین

اولین

چهارمین

سومین

تایید

3- صبح آن روز بزرگ (روز اجرای کنسرتش)جک چه حسی داشت؟

عصبانی بود

خوشحال بود

کمی نگران بود

بی تفاوت بود

تایید

4- نویسنده این کتاب (نگرانی های قلمبه ای) کیست؟

حبیب یغمایی

پروین اعتصامی

سم زوپاردی

جیمز رمزی

تایید

5- نگرانی جک چگونه بود؟

فقط شبها با اوبود

هنگام خوردن صبحانه با او بود

فقط موقع صحبت کردن با او بود

همه جا با اوبود

تایید

6- چرا جک نمی توانست نگرانی اش را به مادرش بگوید؟

چون صبحانه نخورده بود

چون نگرانی قلمبه ای اجازه نمی داد

از نگرانی قلمبه ای می ترسید

چون نمی توانست کلمات را پیدا کند

تایید

7- مترجم کتاب قلمبه ای چه کسی است؟

نلی محجوب

مجید عمیق

فرهاد طوسی

فرشته موسوی

تایید

8- جک برای آنکه نگرانی اش را فراموش کند بعد از خوردن صبحانه چه کرد؟

به حمام رفت

دوچرخه سواری کرد

شروع به دویدن کرد

شروع به فریاد زدن کرد

تایید

9- چیزی که همیشه جک را خوشحال میکردچه بود؟

فوتبال

کیک های خوشمزه مادرش

استخر

سازمورد علاقه اش(ترومپت)

تایید

10- چرا زمان رفتن به کنسرت، جک منصرف شده بود؟

چون می ترسید که در زدن ساز اشتباه کند ودیگرمادرش اورا دوست نداشته باشد

چون می ترسید که به موقع نرسد

چون می ترسید که نفس کم بیاورد

چون از آموزگارش می ترسید

تایید

11- - مادر جک به پسرش گفت که کنسرت برای این نیست که عالی باشی بلکه برای این است که تو...

سرگرم باشی

خوش باشی وخوشحالیت را بادوستانت تقسیم کنی

تمرین بیشتری کنی

تو را دوست داشته باشند

تایید

12- اگر جک نت ها موسیقی را اشتباه می زد:

مادرش از دست او عصبانی میشد

مادرش اورا نمی بخشید

مادرش به او می خندید

مادرش میگفت همیشه دوستت دارم

تایید

13- با گفتن این جمله ی مادر که من همیشه دوستت دارم حتی اگر نت ها را اشتباه بزنی،جک یک مرتبه متوجه شد که:

نگرانی اش خیلی بزرگتر شده است

نگرانی اش بی اهمیت است

نگرانی اش دیگربزرگ نیست

نگرانی اش بیخود بوده است

تایید

14- نگرانی جک در راه ............دیگر خیلی کوچک شده بود.

مدرسه

سینما

خانه

باشگاه ورزشی

تایید

15- آیا فقط جک دارای نگرانی های قلمبه ای بود ؟

فقط جک و یکی از دوستانش دارای نگرانی قلمبه ای بودند.

جک وهمه ی دوستانش دارای نگرانی قلمبه ای بودند

هیچکدام دارای نگرانی نبودند

مادرش دارای نگرانی های قلمبه ای بود

تایید

16- دلیل اینکه جک نمیتوانست به کنسرت برود چه بود ؟

بیمار بود

هوا برفی بود

سازش خراب شده بود

ترس ونگرانی اش خیلی بزرگ شده بود

تایید