زیرساخت پایدار برگزاری آزمون آنلاین
www.digiform.ir

آزمون املا درس 6 _ هفتم 2 به صورت دیجی فرم

کلمات غلط در متن را بیابید و‌صحیح آن ها را بنویسید.

digiform

استفاده از اپلیکیشن ها و پیامرسان ها، پاسخ به تماس ها و استفاده از کلید های پایین موبایل مجاز نیست

زمان تکمیل این آزمون 30 دقیقه میباشد



تایید و ادامه
نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *



تایید

نام مدرسه خود را وارد نمایید *



تایید

شماره کلاس خود را وارد نمایید *



تایید

من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو ، خیلی خیلی کوچولو. مادر بزرکم می گوید : «قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل یک گلدون خالی، زشت است و آدم را ازیت می کند ». برای همین هم، مدتی است دارم فکر می کنم این قلب کوچولو را به کسی باید بدهم ، یعنی چه کسی را باید توی قلبم جا بدهم که از همه بهتر باشد؛ یعنی، راستش ، چتور بگویم ؟ دلم می خواهد تمام تمام این قلب کوچولوی کوچولو را ، مثل یک خانه قشنک کوچولو، به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم ....... یا ... نمی دانم . کسی که خیلی خوب است؛ کسی که واقعا حقش است توی قلب خیلی کوچولو و خیلی تمیز من خانه داشته باشد.



تایید

من از اول هم باید عقلم می رسید و قلبم را به هر دوتاشان می دادم؛ به پدرم و به مادرم. پس، همین کار را کردم. بعدش، می دانید چطور شد ؟ بله، درست است. نگاه کردم و دیدم که باز هم، توی قلبم مغداری جای خالی مانده ... فورا تسمیم گرفتم آن کوشه خالی قلبم را به هم به چند نفر که خیلی دوستشان داشتم و این کار را هم کردم: برادر بزرگم ، خواهر کوچک ، پدر بزرک، یک دای مهربان و یک عموی خوش اخلاغی را هم توی قلبم جا دادم ...... حالا دیگر توی قلبم حصابی شلوغ شده ... این همه آدم، توی قلب به این کوچکی، مگر می شود؟ انا وقتی نگاه کردم خدا جان، خدا جان! می دانید چی دیدم؟ دیدم که همه این آدم ها ، درست توی نسف قلبم جا گرفته اند ؛ درست نسف. با اینکه خیلی راحت هم ولو شده بودند و می گفتند و می خندیدند ...



تایید

پدرم می گوید: «قلب، محمان خانه نیست که آدم ها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بماند و بعد بروند. قلب ، لانه گنجشک نیست که بار ساخته شود و در پایز، باد آن را با خودش برد....... قلب، راستش، نمی دانم چیست اما این را می دانم که فقط جای آدم های خیلی خیلی خوب است. برای همیشه ....



تایید

قلب من، مال همه و همه آدم های خوب سراسر دنیاست؛ از این سر دنیا تا آن سر دنیا ... خودتان که می بینید. حالا، فقط یک جای خیلی خیلی کوچک در یک گوشه قلبم باقی مانده. میدانید آنجا را برای چه کسانی باقی گذاشتم؟ بله، درست است، برای همه آدم های بد، به شرتی که خودشان را درست کنند و دست از بد بودن و بدی کردن بردارند؛ بچه ها را ازیت نکنند، دریاها را کسیف نکنند، جانورها را نکشند، و به کسی ذور نگویند ...



تایید

آدمهای بد هم اگر خوب بشوند، خوب حق دارند یک خانه کوچیک توی قلب من داشته باشند ... نه؟ | تازه اگر آدمهای بد هم خوب بشوند و بیایند توی قلب من، من فکر میکنم باز هم کمی جا باقی بماند ... شاید برای جنگلها، پرنده ها، کوه ها، ماهیها، آحوها، فیل ها ... و خیلی چیزهای دیگر ...



تایید

عجیب است واقعا معلوم نیست این قلب است یا دریا! قلب به این کوچیکی آخر چطور هیچ وقت پر نمیشود؟ ها؟ خوب این به من مربوت نیست. شاید وقتی بزرگ بشوم، بفهمم که چرا این طور است اما حالا، تا وقتی توی قلبم جا هست، باید آنجا را ببخشم به آدم های خوب و مهربان ... قلب برای همین است دیگر، مگر نه؟



تایید