صدقه دادن دارویی ثمربخش است و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه گر است. (حکمت 7)
صدقه به هرگونه بخشش گفته نمى شود، بلکه بخشش هایى است که قصد قربت در آن باشد، خواه واجب باشند مانند زکات یا مستحب مانند انفاق فى سبیل الله و خواه جنبه شخصى داشته باشد مانند کمک به یتیم یا محروم یا بیمار یا جنبه عام داشته باشد مانند بناى بیمارستان و دارالایتام که از آن تعبیر به صدقات جاریه نیز مى شود.
اما چگونه این صدقات داروى شفابخشى است، بخشى از آن جنبه حسى دارد که با چشم خود مى بینیم ،بیماران محروم از این طریق درمان مى شوند، ایتام سرپرستى مى گردند و بر آلام مستمندان مرهم نهاده مى شود و بخشى از آن جنبه معنوى دارد همان گونه که در حدیث معروف نبوى(ص) آمده است: «دَاوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ وَرُدُّوا أَبْوَابَ الْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ; بیماران خود را با صدقه درمان کنید و درهاى بلا را با دعا ببندید». تجربه نیز نشان داده است که پرداختن صدقه براى درمان بیماران بسیار مؤثر است.
شخصى خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) آمد و عرض کرد: فرزندان و همسر من ده نفرند که همه بیمارند. فرمود: آنها را با صدقه درمان کن، زیرا چیزى سریع الاجابه تر و چیزى مفیدتر براى درمان بیماران از صدقه نیست».
امام علی (ع):صدقه بده، تا از پستی حرص و آز نجات یابی.
(غررالحکم ج 2 ص298)
خصلتها در انسان، با تمرین و ممارست رشد می کنند و عمل، بستر این رشد اخلاقی است.
هر صفتی، چه نیک و چه بد، اگر در زندگی انسان مجال بروز و ظهور یابند، تقویت می شدند. رفتار روزمره ما، میدانی برای تجلی این خصلتهای خوب و بد است. شیطان با تقویت این حس و وسوسه کردن این که عطا و بخشش، کاستی را در پی دارد و تو را فقیر می کند، انسان را از اعمال خوب و نیکیها و خیرات باز می دارد.
راه عملی سرکوب این خصلت زشت، «صدقه» است.
صدقه دادن، تمرین عملی بذل و بخشش و گذشتن از مال به سود دیگران است. برای رشد اخلاقی کودکان هم در این زمینه، به والدین توصیه شده که به فرزندان خود مالی بدهند تا با دست خودشان به نیازمندان بدهند.
حکایتى عجیب در صدقه و انفاق:
امام هفتم (ع) مى فرمایند: امام صادق (ع) همراه با جمعى که داراى اموالى بودند در راه بود، خبر دادند در این مسیر دزدانى هستند که راه را بر مردم گرفته و اموال آنان را به غارت مى برند. بدن کاروانیان از وحشت به لرزه آمد، حضرت فرمودند: شما را چه شده؟ گفتند: اموالى با ماست که از غارت شدن آن به توسط دزدان راه مى ترسیم. آیا آن اموال را به عنوان اینکه از شماست از ما قبول مى کنى؟ باشد که دزدان راه اگر آنها را در اختیار تو ببینند گذشت کرده و واگذارند. فرمودند: چه مى دانید؟ شاید دزدان جز مرا قصد نداشته باشند، شاید آنها را براى تلف شدن در اختیار من بگذارید. گفتند: مى گویى چه کنیم؟ آیا اموالمان را زیر خاک پنهان کنیم؟ فرمودند: نه، چرا که دفن آنها سبب ضایع شدن آنهاست، شاید بیگانه اى یا غریبى به آن دستبرد بزند یا ممکن است بعد از این به آن دست نیابید و محل آن را گم کنید. گفتند: چه کنیم؟ فرمودند: آن را نزد کسى به امانت بگذارید که حفظش کند و از آن جانبدارى نموده و به آن بیفزاید، و یک درهم از آن را از دنیا و آنچه که در آن است بزرگتر نماید، سپس آن را به شما باز گرداند و بر شما بیش از آنچه که نیازمندید کامل و تمام نماید. گفتند: چنین امانتدارى کیست؟ فرمودند: پروردگار عالمیان، عرضه داشتند: چگونه نزد او امانت بگذاریم؟ فرمودند: به ناتوانان از مسلمانان صدقه دهید، عرضه داشتند: در این بیابان چنین افرادى وجود ندارند تا ما به آنان صدقه بدهیم، فرمودند: ثلث مال خود را تصمیم بگیرید در راه حق صدقه دهید تا خداوند باقى آن را از بلایى که از جانب دزدان مى ترسید به سر شما آید حفظ کند. عرضه داشتند: تصمیم گرفتیم، فرمودند: پس همه ى شما در امان خدا هستید، راه را ادامه دهید. حرکت خود را ادامه دادند، سر و کله ى دزدان پیدا شد، حضرت فرمودند: چرا مى ترسید؟ شما در امان خدا هستید. دزدان جلو آمدند، پیاده شده دست امام صادق علیه السلام را بوسیدند و گفتند: دیشب در عالم خواب رسول رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را دیدیم، به ما امر فرمودند خود را به حضرت شما عرضه کنیم، اکنون در اختیار شما و این کاروانیم تا دشمنان و دزدان راه را از آنان دفع کنیم، فرمودند: نیازى به شما نیست، کسى که شما را از ما دفع کرد، دشمنان و دزدان راه را از ما دفع مى کند! کاروان سالم بیابان را پشت سر گذاشت، ثلث مال خود را به ناتوانان صدقه دادند، تجارت شان برکت گرفت، به هر درهمى ده درهم به دست آوردند، گفتند: برکت وجود حضرت صادق علیه السلام چه اندازه عظیم و بزرگ بود! حضرت فرمودند: برکت معامله با خدا را شناختید، بر آن مداومت کنید .
سپس در دومین نکته مى فرماید: «اعمال بندگان در این جهانِ زودگذر در برابر چشمان آنها در آن جهان (پایدار) است»
منظور از تجسم اعمال این است که اعمال نیک و بد هر یک در روز قیامت به صورت مناسب حسى درمى آید. مثلا نماز در قیافه یک انسان زیبا و صالح و ظلم و ستم به صورت دودى سیاه و خفقان آور مجسم مى شود و انسان ها در کنار اعمال مجسم خود خواهند بود و بخشى از پاداش و کیفر آنها از این طریق صورت مى گیرد.
در قرآن مجید نیز آیات فراوانى وجود دارد که ظاهر آن تجسم اعمال است مانند آنچه در آخر سوره «زلزال» آمده است: «(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا یَرَهُ); هرکس به اندازه سنگینى ذره اى کار نیک کند آن را مى بیند و هرکس به قدر ذره اى کار بد کند نیز آن را خواهد دید».
تایید و ادامه
شما قبلا این فرم را تکمیل کرده اید و امکان تکمیل مجدد فرم وجود ندارد