معنی کنید:
الف. او اختران را در آسمان نهاده تا به برّ و بحر نشانمان باشند.
ب. مثل قوال ها صورتک زدی.
ج. عادت اهل مکرمت این است و عقیدت ارباب مودت بدین خصلت پسندیده و سیرت ستوده در موالات تو صافی گردد.
د.چو شیر خدا راند بر خصم تیغ/ به سر کوفت شیطان دو دست دریغ
ه.ز هر کشوری مهتران را بخواست/ که در پادشاهی کند پشت راست
و.خروشید و برجست لرزان ز جای/ بدرید و بسپرد محضر به پای
ز.فلک باخت از سهم آن جنگ، رنگ/ بود سهمگین جنگ سیر و پلنگ
ح.در وقت فراغ، موافقت اولی تر، و إلا طاعنان مجال وقیعت یابند.
ط.هنگامی که در فروتنی بزرگ باشیم، بیش از همه به آن بزرگ نزدیک شده آیم.
ی.هنر خوار شد جادویی ارجمند/ نهان، راستی آشکارا گزند.
ک. از تجارب برای دفع حوادث، سلاح ها توان ساخت.
ل. دیگر روز رقعتی نبشت به امیر و حال بازنمود و زر باز فرستاد.
(6 نمره)