به نام خداوند جان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین
خداوند بخشنده دستگیر / کریم خطابخش پوذش پذیر
مهال است سعدی که راه صفا / توان رفت جز بر پی مصطفی
بدان و آگاه باش که آنچه من با تو میگویم ؛ از سر آگاهی است و برآمده از باوری استوار ، بدانچه تو می دانی و می باید بکنی. تویی که بر فرّ و فروق ایران خواهی افزود و چشم جهانیان را به خیره گی خواهی کشاند و تیرگی ناخویشتن شناسی و از خودبیگانگی را خواهی زدود.
هان و هان خویشتن را خار مدار زیرا در این روزگار، چشم چراغ ایرانی ؛ و در جهان ، گرامی ترین.
پس دل از هرگونه آلایش و گمان درباره خویش پاک ساز و برهان.
بخوان و بجوی و بپوی و ایران و خود را بشناس و پروردگار پاک را سپاس بگذار؛ به پاس آنکه تو را فرزند ایران برگذید.
خدای بزرگ پشت و پناه تو و میهن تن و جانت بی گذند و میهنت آبادان باد!
زندگی کردن به یادگیری اصول و روش های نیاز دارد. زندگی ، یک سفر است .مدّت این سفر برای عدهّ ای کم و برای عدهّ ای دیگر طولانی و پر فراض و نشیب است . اگر همیشه خود را یک مسافر به حساب بیاوریم ، باید ویژگیهای یک مسافر دائمی را در خود ایجاد کنیم و محارت های لازم را برای کم کردن دشواری های سفر و لذّت بخش کردن آن بیاموزیم.
رایانه ، اینترنت وتلفن همراه و دیگر تولیدات علمی ، از مضاهر آفرینش گری انسان است .
بهلول گفت:( تو دعوی دانایی می کردی، اکنون که به نادانی خود معطرف شدی، تو را بیاموزم . بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن، آن است که لقمه هلال باید و اگر حرام را صد از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. در سخن گفتن نیز باید اول دل ، پاک باشد و نیّت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدا باشد و گرنه سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد و در آداب خواب، اصل این است که در دل تو بغظ و کینه و حصد مسلمانان نباشد و در ذکر حق باشی تا به خواب روی ) .جنید دست او را بوسید و او را دعا کرد.
روزگاری چرتکه ، چاپار ، پیک ، پرنده نامه رسان و اصطرلاب در جامعه و محیط زندگی اجتماعی نقش داشته اند . امروزه این ابزارها ، کارایی ندارند. اکنون عصر چیره گی ماشین و رایانه و به طور کل ، روزگار تصلّط دستاوردهای علمی و فنّاوری در تار و پود زندگی بشر است. گوهر شکر عطایت صفتن
حد من نیست سنایت گفتن