شما نیز میتوانیدبه سادگی نظرسنجی جامع برگزار کنید
www.digiform.ir

نظرسنجی پیش بینی رضایت شغلی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی گرانه ذهن آگاهی و تحمل پریشانی به صورت دیجی فرم

با سلام. از شما بابت شرکت در این ‍‍تحقیق کمال تشکر رو دارم. این تحقیق در راستای بررسی پیش بینی رضایت شغلی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی گرانه ذهن آگاهی و تحمل پریشانی می باشد. با تشکر کمالی



تایید و ادامه
جنسیت خود را انتخاب کنید *



تایید

سن خود را وارد کنید *



تایید

وضعیت تاهل: *



تایید

شماره همراه (جهت ارسال نتایج تحقیق و اختیاری)



تایید

آخرین مدرک تحصیلی: *



تایید

رشته تحصیلی: *



تایید

شغل شما: *



تایید

سابقه کار به سال: *



تایید

 از اینکه کاری را خوب انجام دهم، بسیار احساس رضایت می کنم *



تایید

 از نوع کار لذت می برم *



تایید

در کارم قدرت تصمیم گیری دارم *



تایید

 احساس می کنم کار ارزشمندی به عهده ندارم *



تایید

در برابر تلاش هایم احساس مسئولیت دارم *



تایید

 وظایف سخت یا مشکل را با موفقیت انجام می دهم *



تایید

از افرادی که با من کار می کنند، همکاری کمی دریافت می کنم *



تایید

احساس می کنم کار ارزشمندی برعهده دارم

  *



تایید

در شغلم احساس موفقیت نمی کنم *



تایید

رییس من مدیر خوبی نیست *



تایید

در قبال شغلم مسئولیت بسیار زیادی دارم *



تایید

استخدام قطعی و دایم کار خوبی نیست *



تایید

در کارم احساس می کنم موفق هستم *



تایید

خط مشی های کلی سازمان را به خوبی نمی فهمم *



تایید

شغل من خیلی جالب است *



تایید

رییس من مایل نیست به پیشنهادات گوش دهد *



تایید

در قبال انجام دادن کار تشویق می شوم *



تایید

محیط کارم بسیار نامطبوع است *



تایید

پیشرفتم از لحاظ ارتقای شغلی رضایت بخش است *



تایید

به همکارانم علاقه ای ندارم *



تایید

از احساس مسئولیت در کارم لذت می برم *



تایید

مدیر من بهترین نیست *



تایید

احساس می کنم که در سازمان پیشرفت می کنم *



تایید

حقوق من از حقوق شغل های مشابه در سازمان های دیگر کمتر نیست *



تایید

وظایف عملی شغلم تلاش برانگیز است *



تایید

ظایف مشکل را بدون موفقیت انجام می ده *



تایید

در کارم از من قدرشناسی زیادی می شود *



تایید

رییس من خود را فرد نالایقی نشان می دهد *



تایید

برای پیشرفت در شغلم فرصت های زیادی حاصل می شود *



تایید

خط مشی های پرسنلی در سازمان روشن نیس *



تایید

از نوع کاری که انجام می دهم لذت می برم *



تایید

برای هیچ یک از کوشش هایم مسئولیتی ندارم *



تایید

همکارانم را دوست دارم *



تایید

از احساس مسئولیت در کارم لذت می برم *



تایید

احساس می کنم من و رییسم همدیگر را می فهمیم *



تایید

احساس می کنم که در سازمان پیشرفت نمی کن *



تایید

مدیر من بهترین است *



تایید

حقوقم کم است *



تایید

به من گفته شده که کارم را به خوبی انجام می ده *



تایید

از حقوقم راضی نیستم *



تایید

افرادی که با من کار می کنند، همکاری زیادی با من دارند *



تایید

احساس می کنم من و رییسم همدیگر را نمی فهمیم *



تایید

رییس من مدیر خوبی است *



تایید

خط مشی ها و اقدامات پرسنلی سازمان خوب نیست *



تایید

رییس من به پیشنهادات با علاقه گوش می دهد *



تایید

رییس من از من حمایت نمی کند *



تایید

از حقوقم راضی نیستم *



تایید

وظایف عملی شغلم طوری است که مرا به تلاش وانمی دارد *



تایید

در شغلم همیشه احساس امنیت می کنم *



تایید

شغلم چندان جالب نیست *



تایید

رییس من خود را فرد بسیار لایقی نشان می دهد *



تایید

به من گفته شده که کارم را خوب انجام نمی دهم *



تایید

در مقایسه با شغل های دیگر شرایط شغل من رضایت بخش است *



تایید

پیشرفتم از لحاظ ارتقای شغلی رضایت بخش نیست *



تایید

استخدام قطعی و دایم در سازمان کار خوبی است *



تایید

در شغلم مسئولیت خیلی کمی دارم *



تایید

رییس من از من حمایت می کند *



تایید

در کارم قدرت تصمیم گیری ندارم *



تایید

حقوق من از حقوق شغل های مشابه در سازمان های دیگر بیشتر است *



تایید

از من قدر شناسی کمی می شود *



تایید

خط مشی های کلی سازمان را به خوبی می فهمیم *



تایید

برای پیشرفت در شغلم فرصت های زیادی وجود ندارد *



تایید

از شرایط فیزیکی کارم (گرما، نور، تهویه) راضی هستم *



تایید

در شغلم احساس امنیت نمی کنم *



تایید

خط مشی ها و اقدامات پرسنلی سازمان خوب هستند *



تایید

در قبال انجام دادن کار تشویق نمی شوم *



تایید

محیط کارم بسیار مطبوع است *



تایید

از این که کاری را ضعیف انجام می دهم، بسیار ناراضی هستم *



تایید

خط مشی های پرسنلی در سازمان روشن است *



تایید

در مقایسه با شغل های دیگر شرایط کاری ام رضایت بخش نیست *



تایید

حقوقم خوب است *



تایید

شرایط فیزیکی کارم (گرما، نور، تهویه) رضایت بخش نیست *



تایید

متوجه تغییرات بدنی خود مانند کند یا تند شدن تنفسم هستم *



تایید

در یافتن کلمات برای توصیف احساساتم خوب عمل می کنم *



تایید

وقتی مشغول انجام کاری هستم، ذهنم منحرف میشود و به آسانی حواسم پرت می شود *



تایید

خودم را به خاطر داشتن احساسات غیر منطقی و نامناسب سرزنش می کنم *



تایید

به این نکته توجه دارم که آیا عضلاتم در حالت آرامش یا تنش هستند *



تایید

می توانم نظرات، عقاید و انتظاراتم را به سادگی در قالب کلمات بیان کنم. *



تایید

وقتی در حال انجام کاری هستم، فقط به آن تمرکز می کنم نه چیز دیگری *



تایید

مایل هستم درست یا غلط بودن ادراکاتم را ارزیابی کنم *



تایید

هنگام راه رفتن به طور آگاهانه به حس های حرکت بدنم توجه دارم *



تایید

من در پیدا کردن کلماتی برای بیان ادراکاتم، مانند چگونگی مزه، بو یا صدای چیزها، خوب عمل می کنم *



تایید

به طور خودکار و بدون توجه به آنچه که انجام می دهم، عمل می کنم *



تایید

به خودم می گویم نباید آن گونه که در حال حاضر احساس می کنم ، حس کنم *



تایید

زمانی که دوش می گیرم یا حمام می کنم ، نسبت به حس جریان آب بر روی بدنم هشیار هستم *



تایید

پیدا کردن کلماتی برای توصیف افکارم، برایم دشوار است. *



تایید

زمانی که مطالعه می کنم ، تمام توجهم را روی چیزی که می خوانم، متمرکز می کنم *



تایید

معتقدم که برخی از افکارم غیر عادی یا بد هستند و من نباید این طور فکر کنم *



تایید

از چگونگی تاثیر غذاها و نوشیدنی ها بر افکار، احساسات بدنی و هیجانات خود، آگاه هستم. *



تایید

در پیدا کردن کلمات مناسب برای بیان چگونگی احساسم درباره ی مسائل مشکل دارم *



تایید

در پیدا کردن کلمات مناسب برای بیان چگونگی احساسم درباره مسائل مشکل دارم *



تایید

وقتی کاری انجام می دهم کاملا درگیر آن می شوم و به چیز دیگری فکر نمی کنم *



تایید

درباره ی خوب یا بد بودن افکارم قضاوت می کنم. *



تایید

به حسهایی همانند وزش باد بر موها و تابش خورشید بر چهره ام، توجه می کنم *



تایید

به آنچه انجام می دهم توجه نمی کنم، چون خیال بافی میکنم، نگران می شوم یا حواسم به طور دیگر
پرت می شود *



تایید

تمایل دارم درمورد میزان ارزشمند یا بی ارزش بودن تجربیاتم قضاوت کنم *



تایید

به صداهایی مانند صدای تیک تاک ساعت، آواز پرندگان و عبور و  مرور ماشین ها توجه دارم *



تایید

حتی زمانی که بشدت احساس ناراحتی می کنم، می توانم راهی برای بیان آن ناراحتی در قالب کلمات پیدا کنم *



تایید

هنگام انجام کارهای روزمره مانند نظافت یا رختشویی خیال بافی کرده و یا به چیزهای دیگری فکر
می کنم *



تایید


به خودم می گویم نباید اینطور که می اندیشم فکر کنم. *



تایید

به بو و رایحه ی چیزهای مختلف توجه می کنم. *



تایید

به طور آگاهانه توجهم را بر احساسات خودم معطوف می کنم. *



تایید

تمایل دارم که چند کار را در یک زمان انجام دهم، تا اینکه هر بار فقط بر یک مسئله متمرکز شوم *



تایید

فکر می کنم برخی احساسات من بد یا نامناسب هستند و من نباید چنین احساساتی داشته باشم. *



تایید

به عناصر دیداری طبیعت یا آثار هنری مانند رنگ، شکل، بافت ها یا الگوهای سایه –روشن توجه می کنم *



تایید

معمولا تمایل دارم که تجربیاتم را در قالب کلمات بیان کنم *



تایید

وقتی در حال انجام کاری هستم، بخشی از ذهنم با موضوعات دیگری مانند اینکه بعدا چه کارهایی انجام خواهم داد، یا چه کارهایی را بهتراست انجام دهم، مشغول می شود. *



تایید

وقتی عقاید غیر منطقی دارم، خودم را تایید نمی کنم. *



تایید

به نحوه ی تأثیر هیجاناتم بر افکارم و رفتارهایم، توجه می  کنم. *



تایید

کاملا در کاری که انجام می دهم، درگیر می شوم، به طوری که همه ی توجهم برآن متمرکز می شود *



تایید

زمانی که خلقم شروع به تغییر می کند ، متوجه می شوم. *



تایید

اغلب، كسي را نداشته ام كه از من حمايت كند. حرفهايش را با من بزند و عميقاً نگران اتفاقاتي باشد كه برايم مي افتد *



تایید

به طور كلي، كسي نبوده كه به من عاطفه، محبت و صداقت نشان دهد *



تایید

در بيشتر اوقات زندگي، اين احساس به من دست نداد كه برای  فرد ديگري، شخص ويژه و ممتازي به شمار مي روم *



تایید

در اغلب اوقات كسي را نداشتم كه واقعاً به درد دل من گوش دهد، مرا بفهمد يا اين كه احساسها
و نيازهاي واقعي مرا درك كند *



تایید

وقتي كه نميدانستم كاري را چگونه انجام دهم، به ندرت شخصي پيدا مي شد كه مرا نصيحت و
راهنمايي كند *



تایید

من به افراد نزديك خودم خيلي وابسته ام چون مي ترسم مرا ترك كنند *



تایید

آنقدر به ديگران نيازمندم كه نگران از دست دادن آنها هستم. *



تایید

نگرانم از اين كه افرادي كه به من نزديكند مرا ترك و رها كنند. *



تایید

وقتي احساس مي كنم كسي كه برايم مهم است از من دوري مي كند، مأيوس مي شوم *



تایید

برخي اوقات آنقدر نگران آن هستم كه مردم مرا ترك كنند كه آنها را از خودم ميرانم *



تایید

احساس مي كنم مردم از من سودجويي مي كنند *



تایید

احساس مي كنم بايد در حضور ديگران از خودم محافظت كنم، چون فكر مي كنم در غير اين صورت به من آسيب مي زنند *



تایید

ديگران دير يا زود به من خيانت مي كنند *



تایید

نسبت به انگيزه هاي ديگران سوء ظن شديد دارم. *



تایید

معمولاً به طور جدي به انگيزه هاي نهائي مردم فكر مي كنم *



تایید

فكر می كنم وصله ناجور اجتماع هستم. *



تایید

اساساً با بقيه خيلي فرق دارم *



تایید

نمي توانم به كسي تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه گيري هستم *



تایید

احساس مي كنم از مردم بيگانه شده ام. *



تایید

هميشه احساس مي كنم در بين افراد گروه، جايي ندارم *



تایید

مردان يا زناني كه دوست شان دارم، وقتي نقاط ضعف مرا مي بينند، ديگر دوستم ندارند *



تایید

اگر كسي واقعاً مرا بشناسد دوست ندارد با من رابطه اي نزديك برقرار كند *



تایید

لياقت عشق، توجه و احترام ديگران را ندارم *



تایید

احساس مي  كنم هيچ كس مرا دوست ندارد *



تایید

در بسياري جنبه ها، بيش از آن ناپذيرفتني هستم كه بتوانم خودم را به ديگران نشان بدهم. *



تایید

تقريباً هيچ كاري را نمي توانم به خوبي ديگران انجام دهم. *



تایید

وقتي به موفقيت نزديك مي شوم از درون احساس بي كفايتي مي كنم *



تایید

بيشتر مردم در حوزه هاي شغلي و كاري از من تواناترند. *



تایید

نمي توانم مانند اغلب مردم در كارهايم با استعداد باشم. *



تایید

در كار يا تحصيل، مثل بقيه با هوش نيستم *



تایید

احساس مي كنم نمي توانم به تنهايي از پس كارهاي زندگي روزمرهام بربيايم *



تایید

فكر مي كنم در انجام كارهاي روزمره، آدم وابسته اي هستم. *



تایید

فاقد عقل سليم هستم. *



تایید

اصلاً به قضاوت هاي خودم در موقعيت هاي روزمره، اعتماد ندارم *



تایید

احساس مي كنم نمي توانم به تنهايي گليم خودم را از آب بيرون بكشم *



تایید

نمي توانم از شر اين احساس رها شوم كه اتفاق بدي مي خواهد بيفتد *



تایید

احساس مي كنم هر لحظه ممكن است يك فاجعة طبيعي، جنايي، حقوقي يا پزشكي برايم اتفاق بيفتد *



تایید

مي ترسم مورد حمله قرار بگيرم *



تایید

مي ترسم تمام سرماية خود را از دست بدهم و بيچاره شوم *



تایید

اغلب نگرانم دچار سكتة قلبي بشوم، حتي وقتي دلايل پزشكي كمي براي اين احتمال وجود دارد *



تایید

قادر نيستم از والدينيم جدا شوم، كاري كه هم سن و سالهايم انجام مي دهند *



تایید

من و والدينم تمايل داريم خود را بيش از حد در مشكلات زندگي يكديگر درگير كنيم *



تایید

براي من و والدينم بسيار سخت است كه بدون داشتن احساس گناه يا خيانت، مسائل جزئي خصوصي خود را از يكديگر پنهان نگاه داريم *



تایید

اغلب احساس مي كنم كه انگار والدينم در من زندگي مي كنند. من نمی توانم يك زندگي جداگانه براي خودم داشته باشم *



تایید

اغلب احساس مي كنم هويت جداگانه اي از والدین و همسرم ندارم. *



تایید

فكر ميكنم اگر كاري را بكنم كه دلم مي خواهد، براي خودم دردسر درست مي كنم *



تایید

احساس مي كنم چارهاي ندارم جز اينكه به خواسته هاي ديگران تن بدهم، چون در غير اين صورت مرا ترك مي كنند يا در صدد تلافي بر مي آيند *



تایید

در  روابطم، به ديگران اجازه مي دهم كه بر من مسلط شوند *



تایید

هميشه به ديگران اجازه داده ام به جاي من تصميم بگيرند، در نتيجه من واقعاً نمي دانم چي ميخواهم *



تایید

خيلي برايم مشكل است از ديگران تقاضا كنم حقوقم را رعايت كنند و احساساتم را درك كنند *



تایید

كار مراقبت از نزديكانم، روي دوش من است. *



تایید

آدم خوبي هستم، چون بيش از آنكه به فكر خودم باشم، به فكر ديگرانم *



تایید

مهم نيست كه چقدر سرم شلوغ است، من هميشه مي توانم وقتي را براي ديگران كنار بگذارم *



تایید

هميشه سنگ صبور مشكلات ديگران بوده ام. *



تایید

ديگران نظر شان اين است كه من براي ديگران خيلي كار مي كنم، ولي براي خودم كاري انجام نمي دهم *



تایید

از اين که احساسات مثبتم (مثل محبت و توجه) را به ديگران نشان بدهم، خيلي خجالت مي كشم *



تایید

براي من خيلي سخت است كه احساساتم را نزد ديگران بروز بدهم. *



تایید

براي من خيلي سخت است كه راحت و خودانگيخته رفتار كنم *



تایید

آنقدر خودم را كنترل مي كنم كه مردم فكر مي كنند آدم بي احساس هستم *



تایید

مردم نظر شان اين است كه من عصبي و ناراحتم. *



تایید

بايد در هر كاري كه انجام مي دهم بهترين باشم؛ نميتوانم توقعم را كم كنم *



تایید

سعي مي كنم نهايت تلاش خودم را بكنم؛ اين كه كار تا حدودي خوب باشد هيچگاه راضي ام نمي كند *



تایید

بايد به تمام مسئوليت هايم عمل كنم. *



تایید

احساس مي كنم براي پيشرفت و دستيابي به خواسته هاي خود همواره تحت فشار هستم *



تایید

وقتي كه كاري را اشتباه انجام مي دهم، نمي توانم خودم را ببخشم يا براي اشتباهم بهانه تراشي کنم *



تایید

وقتي از كسي چيزي مي خواهم، خيلي برايم سخت است «نه» بشنوم. *



تایید

آدم خاصي هستم و نمي توانم محدوديت هايي را كه بر سر راه مردم وجود دارد بپذیرم *



تایید

از اينكه مرا محدود كنند يا نگذارند كاري را كه ميخواهم بكنم متنفرم *



تایید

احساس ميكنم نبايد از قانون ها و قراردادهاي بهنجاري كه مردم تابع آنها هستند، اطاعت كنم *



تایید

احساس مي كنم كاري كه من بايد بكنم ارزشمندتر از كارهاي ديگران است *



تایید

نمي توانم براي انجام تمام و كمال وظايف معمول يا خسته كننده، نظم و انضباط خاصي داشته باشم *



تایید

اگر به يكي از اهدافم نرسم زود مأيوس مي شوم و دست از كار مي كشم. *



تایید

براي من خيلي سخت است كه رضايت آني را فداي خوشحالي آني كنم. *



تایید

نمي توانم به خودم فشار بياورم كه كارهايي را كه برايم خوشايند نيستند، انجام دهم، حتي وقتي كه مي دانم نتايج خوبي در پي دارند *



تایید

به ندرت تونسته ام به تصميم خودم پايبند باشم *



تایید

داشتن احساس پریشانی یا آشفتگی کردن برای من غیر قابل تحمل است. *



تایید

وقتی پریشان یا آشفته هستم، فقط به این می توانم فکر کنم که چه احساس بدی دارم *



تایید

من نمی توانم احساس پریشانی یا آشفتگی ام را کنترل کنم. *



تایید

احساسات پریشانی من آن قدر شدید هستند که کاملاً بر من غلبه می کنند *



تایید

هیچ چیز بدتر از احساس پریشانی یا آشفتگی نیست *



تایید

من به خوبی سایر مردم می توانم پریشانی یا آشفتگی را تحمل کنم *



تایید

احساسات پریشانی یا آشفتگی ام قابل قبول نیست *



تایید

من هر کاری را انجام می دهم تا از احساس پریشانی یا آشفتگی دوری کنم *



تایید

دیگران بهتر از من قادرند احساس پریشانی یا آشفتگی را تحمل کنند *



تایید

پریشان یا آشفته بودن همیشه برای من آزمایشی سخت است *



تایید

وقتی احساس پریشانی یا آشفتگی می کنم از خودم خجالت می کشم. *



تایید

از احساسات پریشانی یا آشفتگی ام وحشت دارم *



تایید

من هر کاری را برای توقف احساس پریشانی یا آشفتگی ام انجام می دهم *



تایید

وقتی پریشان یا آشفته می شوم، باید بلافاصله کاری در مورد ان انجام دهم *



تایید

وقتی احساس پریشانی یا آشفتگی می کنم، به جز این که بر بد بودن آن تمرکز کنم، کاری نمی توانم بکنم *



تایید