نوجوانی به جوانی مغرور رخش پندار حمی ز دور
اگر کسی به ما می گفت، چه کار کنیم تا در آینده وضع بحتری داشته باشیم. هر حرکت سانیه شمار ساعت، ما را از فرصت هایی که داریم، دور می کند.
بخوان و بجوی و بپوی و پروردگار پاک را سپاس بگذار به پاس آنکه تو را فرزند ایران برگذید. به گرانی دماوند که هر پشت را خورد می کند و در هم می شکند مگر پشت صتبر و ستوار و نیرومند فرزند ایران که تویی.
هر شب که روی به جامعه خواب کن نیک تعمل اندر این باب
به شغل خوبی فکر می کنید که درآمدی آلی نصیب شما می کند. به احترام و احتباری که برای خود کسب کرده اید، می اندیشید.
پایه های برجش از آج و بلور بر سرتختی نشسته با قرور
از شگفتی های آفرینش خالغ بی همتا، اصرار پیچیده حکیمانه در آفریدن خفاشان است. ملخ، هواس نیرومند دارد و دو چشم سرخ و دو هدقه، چون ماه تابان.
عزت از خاری نشناخته ای امر در خار کشی باخته ای
رعد و برق شب، طنین خنده اش سیل و طوفان، نهره توفنده اش
(20 نمره)