بدان که هر چه در وجود است ، همه سنع خدای طعالی است . چون میخ و باران وبرف و تکرک ورهد و برق قوص و قزح والاماتی که در هوا پدید آید ، و مثل تو چون مورچه ای است که در قسر ملکی صوراخی دارد ؛ واز جمال صورت قسر وبسیاری علامان وصریر ملک ، وی هیچ خبری نیست .
دوستان واقعی ، راه نیک بختی را به مانشان می دهند و حمراحان خوبی برای شکوفایی بهتر هستند. آنها مثل آیینه ، همان قدر که خوبی ها را پیش چشم می آورند، غیب ها را هم به ما می نما یانند و مهم تر آنکه این همه را بی صدا وبی حیاحو باز می گویند .
انسان بی دوست حمواره غمگین است ؛ به بیان دیگر تنهایی ، یکی از سنگین ترین مساعب است . انسان ، تحط تاسیر رفتار و کردار دوست قرار می گیرد وررفیق بد، امل ویرانگری و یار و حمدم نیکو خسال ، باعث شکل گیری و پرورش شخسیت متعالی انسان است .
سخن ناپرسیده مگوی واز گفتار غیره پرهیز کن . چون باز پرسند ، جز راست مگوی ، تا نخواهند ، کس را نسیحت مگوی و پند مده ؛ خاسه کسی را که پند نشنود که او خود افتد. بر وجحی که در منقدم تعن نکند ودر محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود، خوس ننماید . اصتراق صمع نکند وتا اورا با خود در آن مشارکت ندهند، مداخلط نکند .
مادر ، گرامی گوهری است که در کارگاه آفرینش خدای مهربان ، حمتایی ندارد . از این روصت که هر چیز گران مایه را اگر بخواهند از راه حمانندی ، بزرگ شمارش وعزیز بدارند ، به مام یا مادر مانند می کنند.
چهار دیواری مهضر استاد حاصب ، جایگاهی بود که تنین پرسش های او هر روز در آن می پیچید وبه گوش استاد و شاگردانش می رسیدو همه را شگفط زده می کرد.
مرد بیمار با کلماتی مقتع از دوست دانشمند ش طمنا کرد که یکی از مسائل علمی را که زمانی با وی در میان گذاشته بود باز گوید . بیمار با تحرض پاسخ داد : ای مرد ، کدامیک از این دو امر بهنر است ؛ اینکه مسئله بدانم و بمیرم یا نادانسته و جاحل درگذرم ؟
(20 نمره)
آزمون املاء فارسی پایه نهم به صورت دیجی فرم
