زیرساخت پایدار برگزاری آزمون آنلاین
www.digiform.ir

آزمون هفته بسیج گرامی باد سوالات مسابقه کتابخوانی"کتاب مهمانهایی با کفش های لنگه به لنگه "مدرسه فرزانگان،آذر به صورت دیجی فرم

هفته بسیج گرامی باد
سوالات مسابقه کتابخوانی"کتاب مهمانهایی با کفش های لنگه به لنگه "مدرسه فرزانگان،آذر1400

digiform

استفاده از اپلیکیشن ها و پیامرسان ها، پاسخ به تماس ها و استفاده از کلید های پایین موبایل مجاز نیست

زمان تکمیل این آزمون 70 دقیقه میباشد



مرحله بعد
نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *



تایید

کد ملی خود را وارد نمایید *



تایید

نام پدر خود را وارد نمایید *



تایید

نام مدرسه خود را وارد نمایید *



تایید

پایه تحصیلی خود را وارد نمایید *



تایید

نام نویسنده/نویسندگان کتاب در کدام گزینه به درستی قید شده است؟  (1 نمره)



تایید

نام انتشارات کتاب در کدام گزینه به درستی به قید شده است؟  (1 نمره)



تایید

پاراگراف زیر از کدام داستان کتاب انتخاب شده است؟ « داشتیم می رفتیم مهمانی ، خانه‌ی آقای رضوانی دوست جدید بابا. بابا گفت:(مطمئنم امشب از خنده روده بر میشید) مامان گفت:(چه خبره؟مگه قراره بریم سیرک؟)»  (1 نمره)



تایید

پاراگراف زیر از کدام داستان کتاب انتخاب شده است؟ «هنوز خیلی مانده بود تا به قله برسیم.قاسم که جلو رفت گفت:(آخه با پای مصنوعی میشه کوهنوردی کرد؟)مرتضی،کوله پشتی اش را جابه‌جا کرد و گفت:(این پای مصنوعی برات دردسر شده)» (1 نمره)



تایید

پاراگراف زیر از کدام داستان کتاب انتخاب شده است؟ «با بابا رفته بودیم خانه یکی از دوستان قدیمیش که بعد از سال ها تازه پیداش کرده بود.مشغول خوردن چای بودیم که سهراب پسر دوست بابا با یک ساک ورزشی آمد» به (1 نمره)



تایید

پاراگراف زیر از کدام داستان کتاب انتخاب شده است؟ «دایی دستکش را از دستش بیرون آورد و دستش را جلوی چشم شاگرد گرفت و گفت:(بابا شوخی کردم اصلاً انگشتی در کار نیست. قبلاً انگشتم را توی جبهه جا گذاشته ام) (1 نمره)



تایید

پاراگراف زیر از کدام داستان کتاب انتخاب شده است؟ «بعد از شام جواد آقا بچه ها را دور خودش جمع کرد و پرسید:(به نظر شما ...... آدم فامیل کیه) بچه ها سر و صدا کردند و هر کس چیزی گفت جواد آقا هیچ یک از آدم‌هایی را که بچه ها اسم بردند تایید نکرد»  (1 نمره)



تایید

پاراگراف زیر از کدام داستان کتاب انتخاب شده است؟ «صدای خنده بچه ها مثل صدای بمب درکلاس پیچید وسط سر و صدای بچه ها آقای مدیر آمد در کلاس را باز کرد و گفت:(مینی بوس آماده است) همه با شادی و سر و صدا سوار مینی‌بوس شدیم نیم ساعت بعد،کنار قبرستان نگه داشت. آقای دانش گفت:(پیاده شید)  (1 نمره)



تایید