آزمون کلاس پنجم5/2 شهید محمود علامه آزمون فارسی به صورت دیجی فرم

در کدام گزینه نشانه ی جمع فارسی «ان» وجود ندارد؟

اگر بخواهیم با کلمه های «صبح – دوست – از – شب – تا – خانه – در – بود – خوشحال – من» جمله ای بسازیم نخستین و آخرین کلمه در حالت معمولی کدام است؟

در کدام مصراع منادا وجود ندارد؟

در عبارت « چه هوای پاکی! طبیعت بهترین پناهگاه انسان است. انسان در حفظ آن باید تلاش کند. راستی شما تا به حال به جنگل رفته اید؟» به ترتیب چه نوع جمله هایی می بینید؟

بیت زیر ازچند جمله تشکیل شده است؟

در بخش ابتدایی سرود ملی کشورمان کدام یک از واژه هایی که مشخص شده درست معنی نشده است؟ 

در کدام گزینه کلمه های متضاد به کار نرفته است؟

معنای کلمات « جهید ، فروغ ، بستد، فضیلت » به ترتیب در کدام گزینه آمده است؟

معنای کدام گزینه نادرست است؟

در کدام گزینه 3 غلط املایی دیده می شود؟

در عبارت «علم را به نوشتن زنجیر کنید و به آموختن تکثیر نمایید.» مفعول کدام است؟

در کدام گزینه حرف ربط وجود دارد؟

در داخل پرانتز کدام علامت باید قرار بگیرد؟ 

درزیر چند کلمه آمده است. املای چند واژه نادرست است؟

- داستان زیر بازنویسی شده ي یکی از حکایت هاي کتاب « قابوس نامه» است. به دقت بخوانید: روزي یکی از دانشمندان و روحانیون معروف به نام شِبلی براي نماز ظهر به مسجد رفت . در صحن مسجد سه پسر بچه را دید که نشسته بودند و ناهار می خوردند . پسرك اول نان و حلوا می خورد و دومی و سومی نان خالی می خوردند . پسرك دوم به پسرك اول گفت : «من حلوا می خواهم ، کمی حلوا به من بده.» پسرك اول گفت : « اگر سگ من باشی و صداي سگ را در بیاوري حلوا می دهم.» او هم مانند سگ صدایی کرد و قدري حلوا گرفت. پسرك سوم گفت : « من هم حلوا می خواهم ، حال که به او حلوا دادي به من هم بده.» پسرك اول گفت : « تو هم اگر سگ من باشی و صداي سگ را در بیاوري حلوا می دهم.» پسرك سوم جواب داد : « نه! من سگ کسی نمی شوم ، تو که حاضري حلوا بدهی ، همین طور بده. » پسر اول گفت : « نه رسمش همین است ، اگر سگ کسی نیستی ، از حلوا خبري نیست .» پسرك سوم فکري کرد و گفت : « صبر کن ؛ من از این مرد دانشمند که اینجاست می پرسم تا ببینم حلوا خوردن به سگ شدن ارزش دارد ؟ » و بعد، این سوال را از مرد دانشمند پرسید . مرد دانشمند پاسخ داد: « این را می دانم که من خودم سی سال حلوا نخورده ام و می بینی که چیزي از دیگران کم ندارم و مردم هم به من احترام می گذارند، همسایه اي هم دارم که هر روز حلوا می خورد و پیش هیچکس عزیز و محترم نیست .» پسرك سوم گفت : « حالا که این طور است ، من هم نان خودم را می خورم و حلوا نمی خواهم ، وقتی آدم می تواند سی سال حلوا نخورد صدسال هم می تواند ، پس چرا براي حلوا سگ دیگري باشد ؟ » با توجه به داستان به سوال هاي16 تا 18 پاسخ دهید .

در متن اصلی این حکایت در کتاب « قابوس نامه » آمده است : « اگر چنان بودي که بدان نان ِ تهی ِ خویش قناعت کردي و طمع از حلواي او برداشتی ، سگ همچون خویشتنی نبایستی بود. » به نظر شما این جمله از زبان کدام یک از شخصیت هاي داستان نقل شده است ؟

کدام گزینه در مورد مقایسه ي شخصیت هاي داستان بالا نادرست است ؟

می دانید که در مسجد، فعالیت هاي مختلفی انجام می شود . در داستان بالا، به کدامیک از فعالیت هاي پایین اشاره نشده است؟