زیرساخت پایدار برگزاری آزمون آنلاین
www.digiform.ir

آزمون بررسی رابطه سبک مدیریت تعارض با تاب آوری روانشناختی و مسئولیت پذیری مدیران اماکن ورزشی به صورت دیجی فرم

با عرض سلام و ادب خدمت شرکت کنندگان محترم
پرسشنامه حاضر با هدف بررسی رابطه سبک مدیریت تعارض با تاب آوری روانشناختی و مسئولیت پذیری مدیران اماکن ورزشی طراحی و خدمت شما ارسال شده است، لذا خواهشمند است با دقت فراوان و صرف وقت کافی به سوالات پاسخ دهید. لازم به ذکر است اطلاعات پرسشنامه فقط در راستای اهداف پژوهش استفاده خواهد شد و نیازی به ذکر نام نیست.
پیشاپیش از مساعدت و همکاری شما کمال تشکر و قدردانی را دارم.

digiform

استفاده از اپلیکیشن ها و پیامرسان ها، پاسخ به تماس ها و استفاده از کلید های پایین موبایل مجاز نیست



تایید و ادامه
وضعیت تاهل



تایید

سطح تحصیلات



تایید

سن



تایید

سابقه خدمت



تایید

کارکردن برای مردم هیچ فایده ای ندارد، می خواهی ثواب کنی، کباب می شوی.



تایید

کسی که در انتخابات شرکت نمی کند، شهروند خوبی نیست.



تایید

من تجربه های بسیار عجیب و غریبی داشته ام.



تایید

اگر کسی گزارش مالیاتی خود را به گونه ای تنظیم کند که از قسمتی از مالیات متعلقه معاف شود، این کار، همانند دزدی کردن از دولت است.



تایید

خوب است که آدم برای حل مشکلاتش، در همه جا آشنا داشته باشد



تایید

هنگامی که در مدرسه تحصیل می کردم، بیشتر اوقات از مدرسه فرار می کردم.



تایید

نگرانی من در مورد مسائل اجتماعی، بی فایده است، چون به هر حال کاری از دستم ساخته نیست.



تایید

اگر کسی به من بدی کند، احساس می کنم که به خاطر رعایت اصول هم که شده، اگر بتوانم، باید تلافی نمایم.



تایید

هر خانواده ای وظیفه ای دارد که به طور مرتب، اطراف خانه خود را تمیز نگه دارد



تایید

مدرسه برایم دوست داشتنی بود.



تایید

ممکن است با برخی از گروهها، رفتار مناسبی نشود، اما این موضوع، به من ربطی ندارد



تایید

ما باید به فکر کشور خودمان باشیم، و بقیه هم به فکر کشور خودشان باشند



تایید

وقتی حوصله ام سر می رود، دوست دارم سرو صدا به پا کنم.



تایید

وظیفه اجتماعی مردم، تنها این است که هر چهار سال یکبار در انتخابات شرکت کنند.



تایید

از آتش سوزی، لذت می برم.



تایید

معلمان، درباره حقوق ماهانه خود، زیاد اظهار نارضایتی می کنند، ولی من معتقدم که آنها به اندازه استحقاق خود، حقوق می گیرند



تایید

در مدرسه، دانش آموز دیر آموزی بودم.



تایید

وقتی که بیمار یا مجروح می شوم، از رفتن به دکتر، واهمه ندارم.



تایید

فکر می کنم دوست داشته باشم، یک ماشین مسابقه برانم.



تایید

به ندرت دچار سرگیجه می شوم (یا هرگز دچار آن نمی شوم).



تایید

در رفتن از زیر بار قانون اشکالی ندارد، به شرط آنکه واقعاً قانون شکنی نباشد.



تایید

مردم باید قسمتی از وقت خود را صرف آشنایی با مسائل کشور خود نمایند. حتی اگر این کار، به قیمت صرف نظر کردن از بعضی لذت های شخصی باشد.



تایید

والدینم غالبا دوستانم را نمی پسندیدند.



تایید

وقتی که با گروه یا جمعی کار می کنم، دوست دارم مسئولیت کارها را بعهده بگیرم



تایید

در مدرسه معمولا نمره انضباط من بد بود.



تایید

چنانچه در انتخابات شرکت نکنم، شرمنده می شوم.



تایید

وقتی روی یک مسابقه یا بازی، شرط بندی کنم، از آن بیشتر لذت می برم.



تایید

غالبا متوجه می شوم. مردم، نسب به اندیشه های (ایده آل) خوب من، حسادت می وزند، صرفا به این دلیل که چرا اول، خود آنها، به فکر چنین ایده هایی نیفتاده اند.



تایید

من شکار کردن را خیلی دوست دارم.



تایید

از لحاظ قانون، اصلا سوء سابقه ای ندارم.



تایید

وقتی از کسی می شنوم که به ناحق، مانع رای دادن او شده اند، خشمگین می شوم.



تایید

وظیفه هر کسی است که از والدین پیر خود، مواظبت نماید. حتی اگر این کار مستلزم از خودگذشتگی فراوان باشد.



تایید

لازم است به مسئولان انتخابی خودمان، بیش از این حقوق بپردازیم.



تایید

صادقانه می گویم که واقعاً از پرداخت مالیات، ناراحت نیستم، زیرا احساس می کنم که با پرداخت مالیات، می توانم تا حدودی دین خود را نسبت به جامعه ادا نمایم.



تایید

اگر قیمت ها بالا باشند و کسی جنس ارزانی را بیابد، هر قدر هم که از جنس خریداری نماید، نباید مورد سرزنش قرار گیرد.



تایید

کشورهای دیگر، خودشان مسئول رهایی از مشکلاتشان هستند، چرا که خود آنها این گرفتاریها را به وجود آورده اند.



تایید

اگر فروشنده ای، پول اضافه به من بدهد، همیشه آن را پس می دهم.



تایید

من دوست دارم در مورد موضوعات علمی، مطالعه نمایم.



تایید

من هرگز به خاطر کسب هیجان، دست به کارهای خطرناک نزده ام.



تایید

وقتی که نوجوان بودم، یک یا چند بار، به علت بی انضباطی از مدرسه معلق شدم.



تایید

من احساس می کنم که غالبا بی دلیل، مجازات (تنبیه) شده ام.



تایید

لازم است ماشینهای پلیس، علامت ویژه ای داشته باشند، تا همیشه بتوان، از آمدن آنها با خبر شد.



تایید

وقتی تغییری رخ می دهد، می توانم خودم را با آن سازگار کنم.



تایید

حداقل فردی هست که در زمان استرس به من کمک می کند.



تایید

وقتی راه حل برای مشکلاتم وجود ندارد، گاهی تقدیر می تواند کمک کند.



تایید

می توانم برای هر چیزی که سر راهم قرار می گیرد، چاره ای بیندیشم.



تایید

موفقیت هایی که در گذشته داشته ام چنان اطمینانی در من ایجاد کرده اند که می توانم با چالش ها و مشکلات پیش رو برخورد کنم.



تایید

وقتی با مشکلی روبرو می شوم سعی می کنم جنبه های خنده دار آن ها را هم ببینم.



تایید

لزوم کنار آمدن با استرس موجب قوی تر شدنم می شود.



تایید

معمولا پس از بیماری، صدمه و دیگر سختی ها به حال اولم برمی گردم.



تایید

معتقدم در هر اتفاق خوب یا بدی، مصلحتی نهفته است.



تایید

در هر کاری بیشترین تلاش را می کنم و به نتیجه هم کاری ندارم.



تایید

معتقدم به رغم وجود موانع، می توانم به اهدافم دست یابم.



تایید

معتقدم به رغم وجود موانع، می توانم به اهدافم دست یابم.



تایید

حتی وقتی اوضاع نا امید کننده می شود مایوس نمی شوم.



تایید

در لحظات استرس زا و بحران، می دانم برای کمک گرفتن به کجا مراجعه کنم.



تایید

وقتی تحت فشار هستم تمرکزم را از دست نمی دهم و درست فکر می کنم.



تایید

ترجیح می دهم خودم مشکلاتم را حل کنم تا اینکه دیگران تصمیم ها را بگیرند.



تایید

اگر شکست بخورم به راحتی دلسرد نمی شوم.



تایید

وقتی با چالش ها و مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکنم، خود را فردی توانا می دانم.



تایید

در صورت لزوم می توانم تصمیم های دشوار و غیر منتظره ای بگیرم که دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد.



تایید

می توانم احساسات ناخوشایندی چون غم، ترس و خشم را کنترل کنم.



تایید

من نظر خودم را که مخالف با نظر رئیسم است، ابراز می نمایم.



تایید

زمانی که می خواهم رئیسم را وادار کنم موضع من را بپذیرد، صدایم را بلند می کنم.



تایید

من نظر خود را با شفافیت هر چه بیشتر ابراز می کنم.



تایید

من روی دیدگاه خودم محکم می ایستم تا سرپرست من موضع من را درک کند.



تایید

روی موضع خودم اصرار می کنم و در آن باره بحث می کنم.



تایید

هر گاه با رئیسم اختلاف پیدا می کنم اصرار زیادی می کنم تا موضع مرا بپذیرد.



تایید

هر گاه با سرپرستم اختلاف پیدا می کنم روی موضع خود محکم می ایستم و دیدگاه های خود را ابراز می نمایم.



تایید

من برای پیدا کردن یک راه حل (با توجه به اختلافی که با رئیسم دارم) به صورتی عمیق فکر می کنم.



تایید

من را ه حل هایی را پیشنهاد می کنم که شامل هر دو دیدگاه باشد.



تایید

اگر سرپرست من اندکی کوتاه بیاید من روی نظر خود کمتر پافشاری می کنم.



تایید

اگر سرپرست من اندکی کوتاه بیاید من روی نظر خود کمتر پافشاری می کنم.



تایید

با توجه به مسائلی که در بحث با رئیسم به وجود می آید، من غالباً راه حل های ابتکاری ارائه می کنم.



تایید

من 50 درصد به رئیسم و 50 درصد به خودم حق می دهم تا به یک تفاهمی برسیم.



تایید

در بحث هایی که در مورد مسائل مودر اختلاف پیش می آید، من غالباً را ه حل هایی ابتکاری ارائه می کنم.



تایید

اگر رئیسم 50 درصد با نظر من موافقت کند تسلیم می شود.



تایید

در رابطه با اختلاف نظرهایی که با رئیس خود دارم، همیشه وسط کار را می گیرم.



تایید

برای اینکه بتوانم در رابطه با اختلاف نظر خود راه حلی بیابم، پیشنهاد همکاری می کنم.



تایید

برای پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل مورد اختلاف می کوشم تا از دیدگاه ها و نظر رئیس خود استفاده کنم.



تایید

در مواردی که با رئیس خود برای حل مسائلی اختلف نظر دارم، راه حل های بده و بستان پیشنهاد میکنم.



تایید

من در رابطه با مسائلی که موجب اختلف بین من و رئیسم می شود و باید با او بحث کنم، احساس شرم و گناه می کنم.



تایید

من می کوشم تا شرایطی را که باعث اختلاف شده است را روشن نمایم.



تایید

زمانی که متوجه می شوم که رئیس من می خواهد درباره موارد مورد اختلاف بحث کند، می کوشم که با او کمتر وارد بحث شوم.



تایید

من برای اجتناب از برخورد نظرهای خود را کمتر ابراز می کنم.



تایید

من به اختلاف نظرها اهمیت کمتری می دهم.



تایید

من با بی اهمیت تلقی کردن دیدگاه های مخالف، می کوشم تا اختلاف نظرها را کاهش دهم.



تایید

هر گاه رئیس من در مورد مسأله مورد اختلاف با من برخورد کند، خود را کنار می کشم.



تایید

هر گاه موارد اختلاف بر انگیز پیش می آید من جاخالی می دهم



تایید

سعی می کنم با بی اهمیت جلوه داده موارد مورد اختلاف، آرامش را به وجود آورم..



تایید

می کوشم تا موراد مورد اختلاف را کم اهمیت جلوه دهم.



تایید

هر گاه با رئیس خود بحث و مشاجره می کنم، جلوی زبان خود را می گیرم.



تایید

با ادعای اینکه موارد مورداختلاف، بسیار جزئی است، تعارض و اختلاف را کاهش می دهم.



تایید