آزمون امتحان نوبت دوم درس املای فارسی پایه هشتم دوره متو به صورت دیجی فرم

در متن زیر با توجه به متن درس شکل درست کلمات را انتخاب کنید و بنویسید؟ به مورچه و کوچکی( جثۀ _جسه) آن بنگر که چگونه ( عزمت _ عظمت) خلقت او با چشم و اندیشۀ انسان درك نمی شود.پرهای ( طاوس _طاووس) ،چونان برگ( خذان _ خزان) دیده،می ریزد و دوباره می روید تا دیگر بار شکل و رنگ زیبای گذشتۀ خود را باز یابد. آنچه ایران ما را از دیگر کشورهای نیرومند جهان،جدا می دارد و برمی کشد

کلمات نادرست را پیدا کنید و شکل درست آن را بنویسید؟ خانواده کوچیکترین بخش اجتماع است وبرای خود،حنجارو هریم وقانون وآدابی دارد.هرکس به آسانی نمی تواند حسارخانواده رافروبریذد و وارد فظای پاک و عمن آن بشود

کلمات درست را پیدا کنید ؟ لاذم نیست در کارها اجول باشید؛ یعنی ن باید به دون تفکّر و تعمّل به کاري اغدام کنید ولی همین که تسمیم گرفطید کاري را انجام دهید، بلافاسله شروه کو نید وتعلّول روا مدارید؛ کار امروز را به فردا میفکنید که جوز پشیمیانی ثودي ندارد.

در بین کلمات کتاب فارسی هشتم شما در این سوال تعداد ۲۰ کلمه نادرست را پیدا کنید و شکل درست آن ها را دوباره بنویسید؟ هر کلمه نیم نمره دارد خطابخش ـ پوزش پذیرـ مطفق ـ الهیتش ـ کُنه ـ ماهیتش ـ ماورای جلالش ـ بَصَرـ مُنتهای جمالش ـ تعمل ـ سفایی ـ به تدریج ـ حاصل ـ‌ مُهال ـ مصطفی قصر ـ غصه های خوب ـ الماس ـ بُرجَش ـ عاج وبلور ـ رعد و برق ـ تنین ـ سیل وطوفان ـ نعرۀ طوفنده اش ـ حضور ـ پرس وجو ـ تصویر ـ قصد ـ خلوت ـ وضویی ـ بی کینه ـ بوریا دلایل ـ خالق بی همتا ـ اسرار پیچیدۀ حکیمانه ـ خفّاشان ـ چونان چراغی ـ پرتو ـ اصلی ـ هدقه ـ متناسب ـ پای داس مانند ـ قدرت ـ دفع ـ جثه ـ طاووس ـ خزان دیده ـ زَرناب ـ حیران ـ خاک تاریک نژند ـ نغز کتمکار ـ کاین ـ تصاویر ـ قاه قاه کهن ـ درازنا ـ صپند فرو فروغ وفرزاتنگی وفرهیختگی ـ تیره رأی ـ خیره روی ـ ارمغان ـ خامه ـ پیراثته ازهرآلایش ـ پلشتی ـ ددی وبدی ـ والایی ـ میهن شکوهمند ـ خاستگاه ـ گرد ـ یلان پردل ـ همگنان ـ تبار ـ نژاده وازاده ـ نستوه ـ بسنده ـ بدان سان ـ ستبر وستوار ـ هرآینه ـ دریغ نورزد ـ هان وهان ـ خوار ـ مدار ـ سپاس بگزار ـ بی گذند_ حکیمی ـ وضع بهتری ـ الآن ـ آه بلند ـ فرصت ها ـ ثانیه شمار وحیجانات ـ مهر ـ جست وجو ـ طراوت زین ـ سعادت ـ سحرخیز ـ  سحرگهان ـ خرسند ـ تمیز ـ چابکی ـ زنهار ـ زرر ـ جامه ـ تأمّل. جُنید بغدادی ـ عارفان قرن سوم هجری ـ مُریدان ـ احوال ـ بُهلول ـ طلب ـ صحرایی ـ ارشاد ـ عرض کرد ـ طعام خوردن ـ بسمالله ـ لقمه ـ برخاست ـ مُرشد خلق ـ هنوز ـ به قدر ـ بی موقع ـ فهم مستمعان ـ آداب ـ خواست برخیزد ـ از بهر خدا ـ دعوی ـ  معترف ـ فرع ـ اصل ـ حلال ـحرام ـ صد ارزاین گونه ـ رضا ـ بُغض وکینه وحصد ـ ذکرحق. دست آورد های جدید علمی ـ چگونگی زیست انسان ـ استعداد خدادادی ـ بیفزاید ـ چُرتکه ـ چاپار ـ اُسترلاب ـ جامعه ومحیط زندگی  اجتماعی ـ عصر چیرگی ـ رایانه ـ به طور کُل ـ تسلّط ـ فنّاوری ـ تار وپود ـ آداب وهنجارهای فرهنگی ـ سنّت های اعتقادی ـ خاصّی ـ داد وستد ها ـ حریم ـ اهل ـ معیرها ـ تربیت ـ حرمت ـ امنیّت ـ فضا ـ آسیب های جدّی ـ امکانات ـ هویّت اصلی ـ ره آورد تمدّن ـ علم زدۀ غرب ـ اینترنت ـ مظاهر ـ ضعیف ـ سمت وسو ـ منظره ـ روح انگیز ـ جلوۀ جمال ـ وارونه ـ طوفان خیز ـ گِل ولای ـ  مسیرکمال ـ خلاق متعالی ـ سبب غفلت واسارت ـ پوچی ـ فضایل ـ پای بند ـ رعایت حقوق. دلق ـ خار ـ همی بُرد ـ لنگ لنگان ـ کای فرازنده ـ نوازنده ـ نَژَند ـ جیب ـ عزّت ـ حدِّ من ـ ثنا ـ عطا ـ صفتن ـ شکر گزاری ـ خِرف گشته ـ خواری ـ خارکشی ـ زین به ـ فلان ـ خثی ـ عزّ آزادی وآزادگی ام . میرزاابوالقاسم فراهانی ـ حفز اشعار ومطالب ـ به طور کامل ـ نوه اش ـ مجالس شُعرا ـ معرّفی کرد ـ قصیده ـ غزل ـ لحظه ای مکث کرد ـ حلاوت ـ ذهر ـ شاهد ـ ساقی ـ ارادت لحجۀ خاصّی ـ فوق العاده ـ فلسفه ـ استعداد بی نظیری ـ قائم مقام ـ سیاست ـ هیاهو ـ غلک ذهنش ـ طراوت ـ تعارف کرد ـ کاشف الکل ـ خیره ـ تأسف بار ـ اسحاق ـ بگذار لیاقت را ثابت کنم ـ زکریای رازی ـ رمیده ـ انیس ومونس ـ هلهله ـ مقام سدر اعظمی ـ لقب ـ منشأ خدمات. چالدران ـ مقاومت دلیرانه ـ کمال الدّین بهراد ـ تصوّر مرغی ـ سقف غار ـ هدهد سبا ـ حیف ـ طایر ـ قلم سحر آمیز ـ طبیب ـ استانبول ـ استعمار وبیدادگری ـ مرجع تقلید ـ شیعیان ـ تنباکو ـ تحریم کند ـ فتوا ـ در حکم مهاربه ـ توطئه. پیکره ـ ستم ها وگزندها ـ عزّت واراده ـ دفاع مقدّس ـ گستاخی ها ـ  جنگ تحمیلی ـ خیل عظیم ـ سدّی ـ نفوذ ناپذیر ـ هجوم وحشیانه ـ حامیان ـ جونب وجوش ـ آزاده و زنده دل ـ تازش ـ حماسه های شگفت انگیز ـ تخصّص وتعهّد ـ سرزنده وپاک آیین ـ مایۀ عزّت ـ افتخار نسل ـ سینما ـ زیور وشکوه خلاقیّت ـ عرصه ها ـ آزاد منش ـ مأوا ـ مسکن ـ اهریمن ـ ناموس ـ حبّ وطن. اخلاص عمل ـ مُنزّه ـ دَقل ـ خَدو ـ مأمور ـ شیرهوا ـ شهوت ـ بادِ آز ـ سزا. معاصر ـ جلوه ای ویژه ـ فروپاشی نظام شاهنشاهی ـ شورانگیز ـ برجسته ـ برپایۀ اصل ولایت فقیه ـ اعتقاد ـ مذهبی ـ اصلی ترین عامل ـ سبب استواری ـ حقیقت ـ ازمیان برخاست ـ بنیان گذار ـ تعالیم الهی ـ اعلام کردند ـ سرچشمۀ زایا ـ ابزارها و عوامل گوناگون ـ انسجام ـ مقصود ـ همۀ اثار نظم ونسر ـ جامعه ـ مثنوی مولوی ـ منش اجتماعی اشخاص ـ اصولا ـ واقعۀ عظیم  ـ معیارهای ارزشی ـ جلوه گر ـ شرافت ـ تعهّد ـ ستم ستیزی ـ فضلیت ـ سفا ـ ایثار ـ محتوای آثار ـ آرمان ها . تف ـ سخنور ـ دوات ـ خامه ـ آه وافسوس ـ غُرقۀ بهر بلا ـ می طپیدی ـ عطشان چونان ـ دوزخ ـ توفان ـ تفنگ صیّادی سنگدل ـ فلسطین ـ بی غلط تلفّظ کند ـ بعثت ـ صعود کن ـ صدرة المنتهی ـ خیره کردند ـ چونان مشعل ـ بشارت ـ آه ـ خیانت ها ومزدوری ها ـ هرقدر ـ غز