آزمون سجع، موازنه، ترصیع و جناس(17/12/00) به صورت دیجی فرم

نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *

تایید

عبارت کدام گزینه «موازنه» دارد؟ (1 نمره)

هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید.

دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم.

حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزکاران کمال یابد.

تایید

بیت «دل به امید روی او همدم جان نمیشود جان به هوای کوی او خدمت تن نمیکند» موازنه دارد یا ترصیع؟ (1 نمره)

موازنه

ترصیع

تایید

در كدام بيت جناس ناقص اختلافي وجود ندارد؟

(1 نمره)

گوهر مخزن اسرار همان است که بود / حقه ی مهر بدان مهر و نشان است که بود

گرم باز آمدی محبوب سیم اندام سنگین دل / گل از خارم برآوردی و خار از پای و پای از گِل

سر رشته ی جان به جام بگذار / کاین رشته از او نظام دارد

تایید

در همۀ گزینه ها جناس به کار رفته است به جز گزینۀ ................ .

(1 نمره)

حدّ من نیست ثنایت گفتن / گوهر شکر عطایت سفتن

یکی را به سر برنهد تاج بخت / یکی را به خاک اندر آرد ز تخت

گفت:بر من تیغ تیز افراشتی / از چه افگندی، مرا بگذاشتی

ای وطن ای تو نور و ما همه چشم / ای وطن ای توجان و ما همه تن

تایید

آیا در بیت «من مانده ام مهجور از او، دیوانه و رنجور از او // گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود» آرایه سجع وجود دارد؟ (1 نمره)

خیر

بله

تایید

چه نوع سجعي در عبارت زير مشاهده مي شود؟

ظاهر درويشي جامعه ژنده است و موي سترده و حقيقت آن دل زنده و نفس مرده.

(1 نمره)

مطرف و متوازن

متوازی و مطرف

مطرف

متوازن

تایید

در کدام بیت زیر جناس وجود دارد؟

الف- بهرام که گور می گرفتی همه عمر// دیدی که چگونه گور بهرام گرفت ب- بگفت از سور کمتر گوی با مور // که موران را قناعت خوشتر از سور (1 نمره)

الف

هردو

ب

تایید

در كدام گزينه ترصيع وجود ندارد؟

(1 نمره)

دانه باشی،‌ مرغکانت بر چنند / غنچه باشی کودکانت بر کنند

ای زبان هم گنج بی پایان تویی /ای زبان هم رنج بی درمان تویی

هم صفیر و خدعه ی مرغان تویی / هم انیس وحشت هجران تویی

ای منور به تو نجوم جلال /وی مقرر به تو رسوم کمال

تایید

در عبارت «عشق، نهفتنی است نه گفتنی» کدام آرایه وجود دارد؟ (1 نمره)

موازنه

ترصیع

جناس

سجع

تایید

در کدام گزینه آرایه جناس وجود دارد؟ (1 نمره)

کنم از جیب نظر تا دامن ... چه عزیزی که نکردی با من

گفت بر من تیغ تیز افراشتی ... از چه افگندی مرا بگذاشتی

یکی درد و یکی درمان پسندد ... یکی وصل و یکی هجران پسندد

گشت حیران آن مبارز زین عمل ... وز نمودن عفو و رحم بی محل

تایید