داشتم از خیابون رد میشد که روزنامه چی داد میزد:
روزنامه روزنامه آخرین خبر
زن زیبا صورت جوانی را شکافت...
جوان بیچاره به رسول خدا شکایت برد...
داستان از این قرار بود...
جوانی از کوچه ای رد میشد که یک زن زیبا توجهش را جلب کرد
اونچنان مات و مبهوت آن زن شده بود که کاملا حواسش از مسیر خودش، پرت شد... دیگر نه دری میدید نه دیواری نه چاله ای نه چاهی. فقط به آن زن خیره شده بود...
جوان بیچاره این قدر به این نگاهش ادامه داد تا زن از دید او خارج شد...
به خود که آمد، دید صورتش شکافته و خون به لباسش ریخته است. فهمید وقتی حواسش به آن زن بوده، صورتش به شیء تیزی در دیوار برخورد کرده و شکافته...
خیلی ناراحت شد. برای شکایت پیش رسول خدا رفت...
همین که داستان رو تعریف کرد فرشته وحی نازل شد و آیه ای را از جانب خدا به پیامبر وحی کرد و دستوری به مردان و زنان داد...
کدام یک از آیات زیر از سوره نور ، بیانگر دستور خداوند می باشد؟
(5 نمره)
مسابقه قرآنی به صورت دیجی فرم
