معنی واژگان مشخص شدهی زیر را بنویسید.
1) (ثقت) دوستان به کرم عهد تو بیفزاید.
2) آوردهاند که در ناحیتِ کشمیر (مُتصَیَّدی) خوش و مرغزاری نَزِه بود.
3) زاغی در حوالی آن بر درختی بزرگ (گَشن) خانه داشت.
4) ناگاه صیّادی بدحالِ (خشِن جامه)، روی بدان درخت نهاد.
5) صیّاد شادمان گشت و گرازان به (تگ) ایستاد.
6) آن موش را زبرا نام بود، با (دها)ی تمام و خِردِ بسیار.
7) صیّاد پیش آمد و (حال) باز کشید و حَبّه بینداخت و در کمین بنشست.
8) مَطَوَّقه گفت: جای ( مجادله) نیست.
9) چُنان باید که همگنان (استخلاص) یاران را مهمتر از تخلّصِ خود شناسند.
10) او گفت: صواب آن باشد که جمله به طریقِ (تعاون) قوّتی کنید تا دام از جای برگیریم.
11) زاغ با خود اندیشید که بر اثرِ ایشان بروم و معلوم گردانم (فرجام) کار ایشان چه باشد.
12) موش در آن (مواضع) از جهتِ گریزگاه روزِ حادثه صد سوراخ ساخته.
13) گفت: مرا بدین، (ملامت) نباید کرد.
14) من ریاست این کبوتران (تکفل) کردهام.
15) مَطَوَّقه جواب داد که:« مرا قضایِ آسمانی در این (ورطه) کشید.»
(4 نمره)