زیرساخت پایدار برگزاری آزمون آنلاین
www.digiform.ir

آزمون پیش آزمون پرلز به صورت دیجی فرم

دانش آموز عزیز، سلام!
ابتدا داستان کوتاه را با دقت بخوان، سپس به سوالات پاسخ بده.

digiform

استفاده از اپلیکیشن ها و پیامرسان ها، پاسخ به تماس ها و استفاده از کلید های پایین موبایل مجاز نیست

زمان تکمیل این آزمون 20 دقیقه میباشد



تایید و ادامه
نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *



تایید

شماره گروه کلاسی خود را وارد نمایید. *



تایید

سه ماهی قرمز، طلایی و سیاه در آبگیری آرام و بی خطر شاد و خوشحال زندگی می‌کردند. آن ها هر روز با هم بازی می‌کردند و در آب جست و خیز می زدند و همیشه غذای کافی برای خوردن داشتند. از قضا دو مرد ماهیگیر از آن حوالی می گذشتند؛ وقتی آبگیر را دیدند تصمیم گرفتند که در کنار آبگیر کمی توقف کنند. کنار آبگیر نشستند و از آب تمیز و فضای سرسبز اطراف آبگیر لذت می بردند. ناگهان یکی از آنها ماهی ها را در آبگیر دید و به دیگری گفت:«نگاه کن سه ماهی چاق و چله! بهتر است برویم و تورمان را بیاوریم و آنها را برای ناهار امروز شکار کنیم.» مرد دوم با خوشحالی به ماهی ها نگاه کرد و گفت: «آره، حسابی دلی از عزا در می آوریم.» هر دوی آن ها بلند شدند و رفتند تا تور ماهیگیری را با خود بیاورند. سه ماهی که صدای ماهیگیر ها را شنیده بودند با تعجب به همدیگر نگاه کردند. ماهی قرمز که ماهی باهوش و عاقبت اندیشی بود گفت:«باید هرچه زودتر فکری بکنیم؛ من که می‌گویم بهتر است از راه راهی که آب داخل آبگیر می ریزد فرار کنیم.» اما ماهی طلایی و ماهی سیاه به او گفتند:« حالا که صیادان نیامده اند. یک چیزی گفتند.» آن ها رفتند و مشغول بازی شدند. ماهی قرمز اما نگران بود به آنها اصرار کرد که همراه او فرار کنند اما آن ها اهمیتی ندادند. ماهی قرمز علی رغم میل باطنی به تنهایی از راه باریکی که آب داخل آبگیر می ریخت، فرار کرد. ماهی سیاه و طلایی مشغول بازی بودند که ناگهان دو مرد صیاد از راه رسیدند. ماهیگیرها وقتی به آبگیر نگاه کردند، فهمیدند که ماهی قرمز از راه ورودی آب فرار کرده؛ فوراً آن را بستند. ماهی طلایی و سیاه فهمیدند حق با ماهی قرمز بود. با هراس به این طرف و آن طرف می رفتند اما، راه فراری نداشتند. صیادها داخل آب شدند. ماهی طلایی ناگهان فکری به ذهنش رسید؛ خودش را به مردن زد و روی آب آمد. ماهیگیر ماهی طلایی را با دستانش گرفت وقتی که دید مرده آن را به بیرون آبگیر پرتاب کرد. ماهی طلایی وقتی دید حواس ماهیگیران به او نیست، آرام آرام خودش را به ورودی آب رساند و فرار کرد. اما ماهی سیاه هراسان به این طرف و آن طرف می‌رفت و هر چه می رفت راه فراری نمی یافت. ماهیگیرها تور صیادی را به روی ماهی سیاه انداختند و او را شکار کردند.



تایید

در آغاز داستان چرا سه ماهی خوشحال بودند ؟ (1 نمره)



تایید

چرا ماهیگیران در کنار آبگیر توقف کردند؟ (1 نمره)



تایید

کدام کلمه شخصیت ماهی‌قرمز را بهتر توصیف می کند؟ (1 نمره)



تایید

چرا ماهیگیر ها فهمیدند که ماهی قرمز از راه ورودی آب فرار کرده است ؟ (1 نمره)



تایید

چرا ماهی طلایی هم توانست جان سالم به در ببرد؟ (1 نمره)



تایید

بنظر شما چرا ماهی سیاه و ماهی طلایی به حرف ماهی‌قرمز اهمیت ندادند؟ (1 نمره)



تایید

چرا لحظه‌ای که صیادان دوباره باز می گردند لحظه مهمی از داستان است، توضیح دهید؟ (1 نمره)



تایید

تفاوت میان ماهی قرمز و ماهی طلایی و سیاه را بگویید. (1 نمره)



تایید

چرا ماهی سیاه اسیر دام ماهیگیر ها شد؟ دو دلیل ذکر کنید. (2 نمره)



تایید