من به هیچ وجح قبول نمی کنم حرف ها و تحلیل های کسانی را که گاهی در برخی از متبوعات یا رسانه ها از انحراف نسل جوان سخن می گویند.
اگر نیروی جوانی و چالاکی این دوره را با تعمل ،تفکر و بسیرت همراه کنیم، به شکوفایی خواهیم رسید.
اسکندر در اسنای سفر به شهری رسید و از گورستان عبور کرد. سنگ مزارها را خواند و به هیرت فرو رفت؛ زیرا مدت حیاط صاحبان قبور که بر روی سنگ ها هک شده بود،هیچ کدام از ده سال تجاوز نمی کرد.
از روزی که وارد مدرسه شده بود، کلاس درس را مثل گشت و گزار در صحراها و باغ ها دوست می داشت .
باز هم شوق خواندن و عتش مطالعه در وجودش زنده شد.
می گویند ؛ قدر وقت را بدانید و دقایق گران بها را بیهوده از دست مدهید.
مقصود این نیست که دائما در گوشش و اظطراب باشید و راحت و آرام بر خود حرام کنید .ساعاتی که در مساحبت دوستان می گذرد در ردیف اوقات تلف شده،نیست.
معلم با همان لهن گرمش ادامه می دهد: خیلی عالی است،نظامی در آرایش صحنه های شعرش استاد بی نظیری است.
ایرانیان توانستند هوش و لیاقت و استعداد خویش را به دیگران ثابت کنند ؛ به طوری که دیگران آنها را به پیشوایی و مغتدایی بپذیرند.
او چنان در سجده می ماند تا آنان پایین بیایند و گاهی به آرامی آنان را پایین می آورد و از سجده برمی خواست و هر دو را در بر می گرفت.پیامبر (ص) با خدمت کارانش نیز رعفت و عتوفت داشت.
در میان جمع،گشاده رو بود و در تنهایی، سیمایی مهزون و متفکر داشت.
ادبا و عرفا و سخنوران ایرانی،حقایق اسلامی را با جامعه ی زیبای شعر و نثر فارسی، به بهترین شکل آرایش داده اند.
او نصف ورقه را پر کرده بود و هنوز هم با اراده و صمات عجیبی به این کار ادامه می داد.