آزمون دبیرستان تابان ـ 12 تجربی ـ درس 3 به صورت دیجی فرم

نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید *

تایید

عین الصحیح في الترجمة: سُقوطُ الْفِراخِ مَشْهَدٌ مُرْعِبٌ جِدّاً. وَلٰکِنْ لا فِرارَ مِنْهُ

هیچ فراری از صحنه سقوط جوجه‌ها گرچه بسیار ترسناک است نیست.

افتادنِ جوجه‌ها صحنه‌ای بسیار ترسناک است ولی هیچ گریزی از آن نیست؛

هیچ فراری از صحنه سقوط جوجه‌ها نیست گرچه بسیار وحشتناک است

افتادنِ جوجه‌ صحنه‌هایی بسیار وحشتناک است ولی گریزی از آن نیست؛

تایید

عَيِّن الْمُتَرادِفَ لکلمة (العُشّ) و الْـمُتَضادَّ لکلمة (غَلا)

المُرعب/ الأغلی

الوَکْر / الرخیص

الوُکنة / رَخُصَ

الظّروف / الطائر

تایید

عین الصحیح فی الترجمة: ﴿وَ ما الْحَیاَةُ الدُّنْیا إِلّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ﴾

بازی و سرگرمی فقط از آن زندگی دنیوی است

و زندگی دنیا بازی و سرگرمی است.

و زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی است

و فقط بازی و سرگرمی برای زندگی دنیا است.

تایید

عین الصحیح فی الترجمة: سِعْرُ الْعِنَبِ یرخص في نِهایَةِ الصَّیفِ بِسَبَبِ وُفورِهِ في السُّوقِ

قیمت انگور بستگی به پایان تابستان دارد، که به خاطر فراوانی در بازار گران می‌شود

قیمت انگورها در انتهای تابستان به خاطر فراوانی در بازارها کاهش می‌یابد

در پایان تابستان قیمت انگور به خاطر فراوانی‌اش در بازار ارزان می‌شود

با پایان یافتن تابستان، قیمت انگور به سبب فراوانی‌اش در بازار افزایش می‌یابد

تایید

عین الصحیح في الترجمة: الْکِتابُ الْمُفیدُ فَهُوَ الَّذي یَزیدُ مَعْرِفَتَکَ في الْحَیاةِ

کتاب مفید چیزی است که باعث افزایش شناخت در زندگی تو می‌شود

کتابی مفید است که شناخت تو را در زندگی افزایش دهد

کتاب مفید آن است که شناخت تو را در زندگی زیاد کند

کتابی که شناخت تو را در زندگی افزایش دهد مفید است

تایید

ضَعْ في الفَراغِ کَلِمَةً مُناسِبةً (کلمتانِ زائِدَتانِ): راضیَةً / جَدیرٌ / جَوْلَةٍ / أَسْفَلَ

الف) یَنْتَظِرُ الْوالِدانِ ................ الْجَبَلِ وَ یَسْتَقْبِلانِ فِراخَهُما.

ب) أَعْطَی الْمُدیرُ مُسؤولیَّةَ الْمَکْتَبَةِ لِزَمیلي وَ هوَ ............ بِها.

جولة/ اسفل

راضیة/ جدیرٌ

جولة / راضیة

أسفل/ جدیرٌ

تایید

عَیِّن الْمَحَلَّ الإ‌عرابيَّ لِلْکَلِماتِ الْمُعَیَّنَةِ:

الف) لِکُلِّ فِکْرٍ طَعامٌ، کَما توجَدُ أَطْعِمَةٌ لِکُلِّ جِسْمٍ (فکر)

ب) أَقْرَأُ في حَیاةِ «نابِلیون» آراءَ ثَلاثینَ کاتِباً إِلّا ما لَم أَسْتَطِعْ أَنْ أَحصُلَ عَلَیها (ما)

مضاف‌الیه/ مستثنی

صفت / مای منفی

مضاف/ مستثنی‌منه

فاعل/ مفعول

تایید

عَیِّنِ نوع الأسلوب (الاستثناء أو الحصر):

الف) لا إنسانَ عاقِلٌ إِلّا مَنْ یَسْتَطیعُ أَنْ یَجِدَ غِذاءً فِکْریّاً في کُلِّ مَوضوعٍ.

ب) لَنْ یَطْرَحَ الإِنسانُ إِلّا أَفکاراً قَيِّمَةً حَولَ الْعالَمِ

استثنا/ حصر

حصر / استثناء

حصر / حصر

استثناء / استثناء

تایید

عَیِّن الصَّحیحَ أو غَیرَ الصَّحیحِ حَسَبَ الْواقِعِ:

الف) الصُّحُفُ شَخْصٌ یَکْتُبُ مَقالاتٍ في الصُّحُفِ.

ب) الجرّارة سیّارة نستخدمها للعمل في المزارع.

درست / درست

نادرست / درست

نادرست / نادرست

درست / نادرست

تایید

عَیِّنِ الْمُسْتَثنی مِنْهُ و محلّه الإعرابي: یوم الخمیس الماضي ما وَجَدْتُ مَقالاتٍ مُفیدَةً في الْمَوسوعَةِ إِلّا تِلْکَ الَّتي کانَتْ حول النُّجومِ.

الخمیس: مضاف‌الیه

یوم/ مبتدا

مفیدة: صفت

مقالات: مفعول

تایید

عَیِّنِ الصَّحیحَ في الْمَفهومِ: «اَلْعِلْمُ صَیْدٌ وَ الْكِتابَةُ قَیْدٌ فَقَیِّدوا الْعِلْمَ بِالْكِتابَةِ».

بدین زبان، صفت حسن یار نتوان کرد / به طعمهٔ پشه، عنقا شکار نتوان کرد

اندیشۀ تو گرچه بود دُرّ خوشاب/ تابان نشود تا که نیاید به کتاب

عنقا شکار کس نشود، دام باز چین / کانجا همیشه باد به دست است دام را

دل به قید جسم، از علمِ یقین بیگانه ماند/ گنج ما را خاک خورد از بس که در ویرانه ماند

تایید

عین الصحیح فی الترجمة: ما اعْتَمَدَ الْعَقّادُ في دَرْسِهِ إِلّا عَلَی نَفْسِهِ

عقاد در درس خواندنش فقط به خودش تکیه کرد

تکیه کردن عقاد در درس خواندنش فقط بر خودش بود

تدریس عقاد فقط با تکیه بر خودش انجام می‌گرفت

عقاد در درس خواندن تکیه نکرد مگر بر خودش

تایید

اِنْتَخِبِ الکلمةَ الغَریبَةَ (ناهماهنگ) في المَعْنَی:

الف) الْأُدَباء/ الْأَمْتَع/ الکُتّاب/ الْمُفَکِّرینَ/

ب) الخیام/ أمس/ غداً/ الیوم

الادباء/ امس

الکُتّاب/ غداً

المفکّرینَ/ الیوم

الأمتع/ الخیام

تایید

کَمِّلِ التَّرجَمَةَ في الْفارسیَّةِ:

الف. حارِسُ الْفُنْدُقِ یَسْهَرُ کُلَّ اللَّیلِ مَعَ زَمیلِهِ: نگهبان هتل، هر شب با همکارش .............

ب. هُناکَ طائِرٌ یُسَمَّیٰ «بَرْناکِل» یَبْني عُشَّهُ فَوْقَ جِبالٍ مُرْتَفِعَةٍ بَعیداً عَنِ الْمُفْتَرِسینَ. پرنده‌ای وجود دارد که برناکل ................... و لانه‌اش را بر فراز کوه‌هایی بلند، دور از شکارچیان می‌سازد.

بیدار می‌ماند/ نام دارد

نخوابید/ نامیدە شد

بیدار ماند/ نامیدە شدە است

بیدار می‌ماند/ نامیدە می‌شود

تایید

تَرْجِمِ الْـکَلِمَةَ الْمُعَیَّنَةَ: صَنَعْتُ وِعاءً جَمیلاً مِنْ خَشَبِ شَجَرَةِ الْجَوْزِ.

(وعاء/ خشب)

ظرف/ چوب

دعا/ پوست

لیوان / هیزم

تایید

عیّن الصحیح فی الترجمة: أَعْتَقِدُ أَنَّ الْفِكْرَةَ الْواحِدَةَ إِذا طَرَحَها أَلْفُ كاتِبٍ، أَصْبَحَتْ أَلْفَ فِكْرَةٍ

عقیده داشتم که اگر یک فکر را هزار نویسنده مطرح کردند، هزار فکر گشته است

یک فکر، به عقیده من، اگر توسط هزار نویسنده مطرح گردد، هزار فکر خواهد گشت

عقیده دارم هرگاه یک فکر را هزار نویسنده مطرح کنند، هزار فکر می‌شود

به عقیده من، یک فکر را اگر هزار نویسنده مطرح کنند، هزار فکر می‌شود

تایید

عین التحلیل الصرفي و المحل الإعرابي الصحیح:

الْعُمّالُ الْمُجتَهِدونَ یَشْتَغِلونَ في الْمَصْنَعِ

الْمُجْتَهِدونَ: اِسْمُ فاعِلٍ، جَمْعٌ مُذَکَّرٌ سالِمٌ، مُعَرَّفٌ بِأَل/ صفة

یَشْتَغِلونَ: فِعْلٌ مُضارِعٌ، مَعْلوم، ثلاثی مزید من باب انفعال، بزیادة حرف واحدٍ/ جمله وصفیة

العُمّال: اِسْمُ مُبالَغَةٍ، جَمْعٌ مُذَکَّرٌ سالِمٌ، مُعَرَّفٌ بِأَل/ مبتدا

الْمَصْنَع: اِسْمُ مَفْعولٍ، مُفْرَدٌ، مُعَرَّفٌ بِأَل، مذکر/ مجرور بحرف جر

تایید

عیّن الجمع لکلمة (هاوي) و المفرد لکلمة (أقارِب)

أهواء / مُقَرَّب

تهویة/ تَقَرُّب

هُواة/ أقرَب

هواء/ قریب

تایید

عین الصحیح فی الترجمة: رُبَّ كِتابٍ یَجْتَهِدُ الْقارِئُ في قِراءَتِهِ، ثُمَّ لا یَخْرُجُ مِنْهُ بِفائِدَةٍ

شاید کتابی خواننده‌اش در خواندن آن تلاش کند ولی بدون فایده باشد.

گاهی تلاش خواننده در خواندن کتاب، بی نتیجه و بدون فایده می‌ماند

خواننده گاهی در خواندن کتابش سعی می‌کند ولی فایده‌ای از آن خارج نمی‌شود

چه‌بسا کتابی که خواننده در خواندنش تلاش می‌کند ولی فایده‌ای از آن حاصل نمی‌کند

تایید

تَرجِم الکلمات الْمُعَیَّنَةَ حَسَبَ الْجُملَةِ:

أ) لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلّا الْقَومُ الْکافِرونَ (لا ییأسُ)

ب) ما اسْتَطاعَتْ أُسْرَتُهُ أَنْ تُرْسِلَــهُ إِلَی الْقاهِرَةِ لِتَکْمیلِ دِراسَتِهِ (أن ترسلة)

ناامید نمی‌شود/ که بفرستد

نباید ناامید شد / که بفرستد

ناامید نمی‌شود/ اگر بفرستد

نباید ناامید شود/ اگر بفرستد

تایید