19- بیت هاو عبارات زیر را به نثر روان معنی کنید.
الف) بخور تا توانی به بازوی خویش / که سعیت بود در ترازوی خویش
ب) به آنچه دارم و اندک است , قانعم وزر و وبال این , چه به کار آید ؟
پ) در آن دریای خون در قرص خورشید / غروب آفتاب خویشتن دید
ت) چون رایت عشق آن جهانگیر / شد چون مه لیلی آسمان گیر
ث) من نهایت بعد اختیار کردم ؛که قربت راخطر بسیار است .
ج) زود باشد این پسر تو آتش در سوختگان عالم زند .
ح) مگو سوخت جان من از فرط عشق / خموشی است هان, اولین شرط عشق
خ)این ستیزه رو در کار ما به جد است و تا از چشم او ناپیدا نشویم , دل از ما بر نگیرد .
(4 نمره)