آزمون کلوچه دشمن به صورت دیجی فرم

در این آزمون ابتدا داستان « کلوچه دشمن» را بخوانید سپس باید به پرسش های مربوط به آنها پاسخ دهید. بعضی پرسش ها ممکن است برای شما ساده و بعضی دیگر ممکن است مشکل باشد.

از شما خواسته می شود به انواع متفاوتی از پرسش ها پاسخ دهید بعضی از پرسش ها دارای چهار پاسخ هستند شما مناسب ترین پاسخ را انتخاب کنید.

سعی کنید به همه پرسش ها پاسخ دهید اگر جواب پرسشی را نمی دانید به سراغ پرسش بعدی بروید.

استفاده از اپلیکیشن ها و پیامرسان ها، پاسخ به تماس ها و استفاده از کلید های پایین موبایل مجاز نیست

زمان تکمیل این آزمون 20 دقیقه میباشد

تایید و ادامه

نام و نام خانوادگی و نام مدرسه خود را وارد نمایید *

تایید

1.گوینده داستان کیست ؟ (1 نمره)

الف) جرمی

ب) پدر

ج) استنلی

د) تام

تایید

2. چرا تام در آغاز داستان خیال می‌کرد که جرمی دشمن اوست؟ (1 نمره)

تایید

3. یکی از مواردی را که به خیال تام باید در کلوچه دشمن موجود باشد، بنویسید. (1 نمره)

تایید

4. آن بخش از داستان را که کنار تصویر یک تکه کلوچه قرار دارد پیدا کنید: چرا تام فکر می‌کردند تابستان خوبی در پیش دارد؟ زیرا ..... (1 نمره)

الف) دوست داشت بیرون از خانه بازی کند.

ب) از نقشه ی پدر هیجان زده شده بود.

ج) دوست تازه‌ای پیدا کرده بود.

د) می‌خواست کلوچه ی دشمن را بچشد.

تایید

۵. وقتی تام برای اولین بار بوی کلوچه دشمن را حس کرد، چه احساسی به او دست داد؟ توضیح دهید که چرا این چنین احساسی داشت. (2 نمره)

تایید

6. به تصور تام، وقتی دشمنش کلوچه دشمن را می‌خورد چه اتفاقی می توانست بیفتد؟ یک مورد را بنویسید. (1 نمره)

تایید

٧. دو کاری که پدر تام انجام آنها را به تام برای اثر کردن کلوچه دشمن توصیه کرد، بنویسید. (2 نمره)

تایید

8. چرا تام به خانه جرمی رفت؟ (1 نمره)

الف) برای این‌که جرمی را به شام دعوت کند

ب) برای این‌که از جرمی بخواهد استنلی را تنها بگذارد.

ج) برای این‌که از جرمی بخواهد با او بازی کند.

د) برای اینکه جرمی بخواهد با او دوست شود.

تایید

٩. چه چیزی باعث شد تام از اینکه یک روز را با جرمی گذرانده تعجب کند؟ (1 نمره)

تایید

10. در وقت شام، چرا تام فکر کرد بهتر است او و پدرش موضوع کلوچه ی دشمن را فراموش کنند؟ (1 نمره)

الف) تام نمی‌خواست از دسرش به جرمی بدهد.

ب) تام فکر نمی‌کرد که کلوچه ی دشمن اثر کند.

ج) تام داشت کم کم از جرمی خوشش می آمد.

د) تام می خواست موضوع کلوچه دشمن پنهان بماند.

تایید

11. وقتی پدر تکه ای از کلوچه ی دشمن را به جر می‌داد، تام چه احساسی داشت؟ (1 نمره)

الف) احساس خطر

ب) احساس خوشنودی

ج) تعجب

د) گیجی

تایید

۱۲. پدر چه چیزی را در مورد کلوچه دشمن پنهان کرد؟ (1 نمره)

الف) اینکه کلوچه ی دشمن یک کلوچه معمولی بود.

ب) این‌که کلوچه نفرت انگیز بود.

ج) این‌که آن کلوچه خوراکی مورد علاقه اش بود.

د) این‌که کلوچه سمی بود.

تایید

13. به این جمله، در قسمت پایانی داستان نگاه کنید: «بعد از دسر، جرمی مرا دعوت کرد تا صبح روز بعد به خانه اش بروم.» این جمله می خواهد چه چیزی را درباره ی دو پسر بچه بگوید؟ (1 نمره)

الف) آنها هنوز با هم دشمن اند.

ب) آنها دوست ندارند در خانه تام بازی کنند.

ج) آنها می‌خواستند مقدار بیشتری از کلوچه ی دشمن را بخورند.

د) آنها ممکن است در آینده با هم دوست شوند.

تایید

۱۴. با استفاده از آنچه خوانده‌اید توضیح دهید که هدف واقعی پدر تام از تهیه کلوچه دشمن چه بود؟ (1 نمره)

تایید